دوباره مدرسه ها باز شد و شعر قشنگ : من کلاس اولی هستم ٫ خوش حال هستم بر سر زبون های بروبکس کلاس اولی جاری شده . همه میرن مدرسه با شادی و خوشحالی و از این مطلب واقعا دنیا خوشحال میشه ٫ همه خوشحالیم ٫ من خوشحالم ٫ تو خوشحالی ٫ ما خوشحالیم ٫ شما خوشحالید ٫ آنها خوشحالند ٫ او و او خوشحال هست ٫ پس جشن الفبا بگیریم . هورا !
ببینم این آهنگه فکر کنم از ۱۰۰ سال پیش هم قدیمی تره ولی باحاله ٫ گروه آبا از اون گروه های باحال بود که بابا بزرگم اون موقعا گوش میکرد .
اقا من نمیدونم این آمریکا واقعا انقدر بیکاره که به ایران هی گیر میده ٫ گیر میده به چین و آلمان و انگلیس و ... که بازم به ایران گیر بدن !
یه ایده ی خوب دیدم که پیشنهاد میکنم که مدرسه ها این کار رو بکنن ٫ تو یه هنرستان دخترونه تو صادقیه دم ورودی به ساختمون مدرسه پایینه پله ها پرچم آمریکا رو کشیدن .واقعا من به این آی کیو تبریک میگم !!!
امسال با اینکه بدبختم اما الان دید برنامه نویسی یاد گرفتم ٫ میخوام برم یه زبون دیگه هم یاد بگیرم ٫ میشم یه کامپیوتر من خفن !!! من واقعا دارم اون افق دور دست رو میبینم !!!
بعدا خودم یه شرکت میزنم به اسم کیانتک ٫ با مایکروسافت کل میندازم !!
به نظرم یه کم هدف دور دستیه اما این / من میتونم / ها از اون من میتونم ها نیست . وقتی بگم میتونم دیگه تموم شده . دفعه ی بعد اگه شد یه کاغذ پر از دوستام امضا میگیرم که توش نوشتن من میتونم کیان از اون من میتونم هاست .
this is it !!!
آقا این راجر فدرر هم خوب داره همرو میخوره ها !! یو اس اوپن کف کرده بودم ٫ ۳ تا جام تو یه سال !!! با اینکه طرفدارشم اما دیگه داره کم کم پر رو میشه !!!
خوب ... امسال قراره پسر خوبی بشم و همش درس بخونم بعد از هتلی که پارسال بود ...
کلاس زبان ٫ تنیس ٫ برنامه نویسی جاوا ٫ برنامه نویسی سی ++ و درسهای مدرسه !!!
کف میکنم ...
خوب !!! بهتره این آبا رو پس بفرستم واسه بابا بزرگم خودش گوش کنه !!!!
ولی واقعا قشنگ با اینکه !!!
به هر حال ٫ هوورا ٫ تابستون من تازه شروع شد بچه ها !!!
من تو این تابستون صبح ها از روز های مدرسه زودتر بیدار میشدم و دیر تر میومدم خونه ساعت ۹:۳۰ شب . تازه ۱۰۰ تای مدرسه هم درس میخوندم ٫ در نتیجه تازه از اول مهر حال و حول من شروع میشه !!!
ولی به خودم به خودم به این عضم راسخ تبریک میگم !!! شما هم نگین خودم که آدم هستم !!!
Singer : The Rasmus
Album : Peep
Song : Guilty
I feel like guilty
My words are empty
No signs to give you
don't have the time for you
You say I'm heartless
And you say I don't care
I used to be there for you
you've said I seem so dead, that I have changed
But so have you
Guilty (woah), guilty I feel so
Empty (yeah), empty you know how to make me feel
I put a shield upon you
I didn't mean to hurt you
would've only poisoned your mind
Never meant to make you cry
You've been so thoughtless
I can see right through you
You used to be there for me
don't you leave say goodbye
You have changed, but so have I
Guilty (woah), guilty I feel so
Empty(yeah), empty you know how to make me feel
I never thought that the time and the distance
Between us made you so much colder
I'll carry the world on my shoulders
(whisper) Guilty,
Woah!
(whisper) Empty,
Yeah!
Guilty (woah), guilty I feel so
Empty (yeah), empty you know how to make me feel
Guilty, so guilty
Empty, so empty, you know how to make me feel
Singer : Seether featuring Amy Lee
Album : The Punisher Soundtrack
Song : Broken
Lyrics :
I wanted you to know I love the way you laugh
I wanna hold you high and steal your pain away
I keep your photograph; I know it serves me well
I wanna hold you high and steal your pain
'Cause I'm broken when I'm open
And I don't feel like I am strong enough
'Cause I'm broken when I'm lonesome
And I don't feel right when you're gone away
You've gone away, you don't feel me, anymore
The worst is over now and we can breathe again
I wanna hold you high, you steal my pain away
There's so much left to learn, and no one left to fight
I wanna hold you high and steal your pain
'Cause I'm broken when I'm open
And I don't feel like I am strong enough
'Cause I'm broken when I'm lonesome
And I don't feel right wheLyrics :
I wanted you to know I love the way you laugh
I wanna hold you high and steal your pain away
I keep your photograph; I know it serves me well
I wanna hold you high and steal your pain
'Cause I'm broken when I'm open
And I don't feel like I am strong enough
'Cause I'm broken when I'm lonesome
And I don't feel right when you're gone away
You've gone away, you don't feel me, anymore
The worst is over now and we can breathe again
I wanna hold you high, you steal my pain away
There's so much left to learn, and no one left to fight
I wanna hold you high and steal your pain
'Cause I'm broken when I'm open
And I don't feel like I am strong enough
'Cause I'm broken when I'm lonesome
And I don't feel right when you're gone away
'Cause I'm broken when I'm open
And I don't feel like I am strong enough
'Cause I'm broken when I'm lonesome
And I don't feel right when you're gone away
'Cause I'm broken when I'm lonesome
And I don't feel right when you're gone away
You've gone away
You don't feel me here anymoren you're gone away
'Cause I'm broken when I'm open
And I don't feel like I am strong enough
'Cause I'm broken when I'm lonesome
And I don't feel right when you're gone away
'Cause I'm broken when I'm lonesome
And I don't feel right when you're gone away
You've gone away
You don't feel me here anymore
Special thanks to Music.syavash.com
اولا این متن اینگلیسیش خیلی طولانیه و من حوسله ندارم همشو ترجمه کنم ٫ دوما کلی از کلمه هاش رو هم نمیفهمم باید تو دیکشنری بگردم ولی خیلی مطلب باحالیه !!!
مهران کریمی ٫ یه آدم باحال ٫ جالب ٫ یه نموره خل ٫ ولی در کل ارزش این رو داره که آدم طرفدارش باشه .
این یارو کیه ؟ حتما میگی یه دیوونه مثل بقیه ی آدمایی که من بهشون گیر میدم ٫ یا همون بقال سر کوچه که رفته مک دونالد ٫ نه بابا ٫ بیخیال دیگه انقدر هم طرف شاس نمیزنه !!!
این عمو همون سر آلفرد خودمونه بابا !!!
نکته ی مهم اینکه من طرفدارشم تو ارکات ٫ به حر حال ٫ این یارو باعث شده که من یه فیلم فوق العاده که از اون صدا بردارش تا اون کارگردانش از فن های سینمایی من هستند درباره ی این ایرانی ساخته بشه .
شاید تصورش انقدرهاهم ساده نباشد . شانزده سال زندگی برروی یک نیمکت درترمینال یک فرودگاه بین المللی ، اما این واقعیتی است در فرودگاه " شارل دوگل " پاریس که مهران کریمی ناصری به آن حیات بخشیده است .
مهران کریمی ناصری مدت شانزده سال است که بر روی این نیمکت در فرودگاه "شارل دوگل " پاریس زندگی می کند همراه با چند کیف و جعبه هائی که وسائل شخصی اش در ان قرار دارند .
مسافران زیادی هرروز از این فرودگاه گذر می کنند و با مهران عکس می گیرند . بعدازجدا شدن بعضی از آنها برایش کارت پستال میفرستند......گیرنده ! "آلفرد . ترمینال یک " . این ساده ترین و سرراست ترین ادرس تمام دنیا ست .
"استیون اسپیلبرگ" آخرین فیلم خود " ترمینال " را بر اساس زندگی این ایرانی خانه بدوش "ترمینال نشین" ساخته است و از این بابت بیش از سیصد هزار دلار برای او به حسابش واریز کرده ، اما بنا بگفته کارکنان فرودگاه او مبلغ بسیار ناچیزی از آن را برداشت میکند . مبلغی برای خوراک روزانه وروزنامه و قهوه....... . هرجند که او آنقدر در فرودگاه اقامت داشته است که رستورانهای "شارل دوگل " اغلب از او رایگان پذیرائی میکنند .
هرروز عصر در یکی از حمامهای سالن فرودکاه وقتی اغلب توریستها فرودگاه را ترک کرده ان حمام میکند و همیشه اراسته اتو کشیده در خانه همیشگی اش ((فرودگاه)) حضور دارد. سبیلش همیشه اصلاح کرده مرتب و موهایش شانه کشیده است و به هیچ وجه به یک ولگرد بی سرو سامان شباهتی ندارد. سرپرست گروه پزشکی فرودگاه می گوید که آلفرد از لحاظ بدنی هیچ نقصی ندارد ، اما او دریافت واقعیت را از دست داده است . اوازهرلحاظ مثل من و شماست اما در روش زندگی کردن مثل ما نیست .
وقتی از او در باره فیلم ترمینال اسپیلبرگ سوال می شود ، می گوید : هنوز این فیلم را ندیده ام ، راستش را بخواهید هیچکدام از فیلمهای اسپیلبرگ را ندیده ام . آخر در فرودگاه سینما نیست .
شخصیتی که در فیلم "ترمینال "اسپیلبرگ می بینیم هیچ شباهتی به شخصیت کریمی ندارد اما فیلم با الهام از زندگی این اواره ایرانی ساخته شده است .
آنچه مسلم است او یک ایرانی ست اما خود آنرا انکار می کند و حتی منکر اینست که زبان فارسی را میداند . از زمان جوانی از ایران برای ادامه تحصیل به انگلستان می رود، از همان آغاز مبارزات ضد رژیم شاه را اغاز کرده و بعداز پیروزی انقلاب به ایران باز می گردد اما در ایران به اتهام دست داشتن در عملیات نظامی علیه جمهوری اسلامی زندانی و مورد بازجوئی قرار می گیرد. مجددا از ایران خارج می شود و از ان تاریخ در اروپا سرگردان و دربدر می شود. بارها به اتهام مهاجرت غیر قانونی به زندان در کشورهای مختلف اروپائی می گذراند و بالاخره از فرود گاه "شارل دوگل " سردر می آورد و از آن تاریخ تاکنون شانزده سال است که در آنجا زندگی میکند و اکنون 69ساله است .در سال 1999 یک روز ماموران اداره مهاجرت برای دادن مجوز اقامت با دفتر و دستک به فرودگاه " شارل دوگل " می ایند تا به او ویزای پناهندگی بدهند وقتی اوراق مربوطه را برا ی امضاء پیش روی کریمی می گذارند او از امضاء کردن امتناع می کند و اظهار میدارد که اسم من مهران کریمی نیست . من "سرآلفرد مهران" هستم !............... و بدین ترتیب او برای بقیه عمر فرودگاه را برای زندگی انتخاب میکند . پزشک فرودگاه می گوید او هروقت که اوراق را امضاء کند میتواند فرودگاه را ترک کند، اما او هنوز به آینده اش اطمینانی ندارد . به هر صورت اودر اینجا احساس خورراحتی مثل خانه اش ندارد ، جائی که برای مقصود خاصی ساخته شده و هر مسافری در آن گم میشود .
و او اکنون بدون هیچ اوراق شناسائی زندگی اش را در فرودگاه "شارل دوگل" می گذراند اما مقامات فرودگاه اورا کاملا به رسمیت می شناسند . پلیس با گشاده روئی می گوید او بسیار بی ازاراست و برای ما هیچ درد سری نداردمابا او هیچ وقت مشکلی نداشته ایم هیج زمانی هم برای او در سری درست نکرده ایم . او یک برکت و شگون برای فرودگاه است .
او می گوید : من برای همیشه در اینجا نخواهم بود اینجا برای من یک منزل ابدی نیست ، اما در آن خوشحالم و احساس زندانی بودن ندارم . من به راحتی اینور و آنور می روم روزنامه می خوانم و گاهی چیزهائی می نویسم . اما بعضی اوقات دلم برای شهر و خرید از فروشگاه ویا رفتن به سینما تنگ می شود .
مهران گاهی از در فرودگاه برای هوا خوری بیرون می رود اماهیچگاه بیش از سی چهل متر از در خروجی فاصله نمی گیرد . با وجود اینکه فیلمهای مستند زیادی از زندگی او در فرودگاه ساخته شده است اما خود می گوید قصد دارد که زندگی اش را بصورت کتابی بنویسد . با تبسمی می گوید که مایل است به هالیوود برود و بر روی چند پروژه سینمائی کار کند .
اگرچه زندگی در فرودگاه را همیشگی نمی داند اما امید خودرا برای آینده نیز از دست نداده است و همیشه از پنجره پشت نیم کت اختصاصی اش نظاره گر دنیای بیرون است .
میگوید :پرواز های زیادی هرروز از اینجا به امریکا می روند ، رفتن به آنجا نباید کار مشکلی باشد...
بعضی وقت ها با خودم فکر میکنم که مثلا دنیا از اون اول چه جوری بوجود اومد ٫ یا اینکه ما بعد از اینکه میمیریم چی میشیم ٫ یا اینکه دنیا تا کجا ادامه داره .
کی میتونه جواب اینا رو بده ٫ چه آدم های عجیبی بودند که هیچوقت شخصیتشون شناخته نشد ٫ لنین یا هیتلر یا خیلی های دیگه . ما هممون داریم تو یه دنیا زندگی میکنیم که شاید برای هیچکس صورت کثیفش رو نشون نداده باشه ولی واسه من داده ٫ همه ما داریم تو این دنیا که با لایه ای از چیز های قشنگ پوشیده شده بدون توه بهش زندگی میکنیم ٫ دنیایی که هنوز واسه ما شکافته نشده . بین سال های ۱۱۰۰ میلادی تا ۱۳۰۰ میلادی ٫ عصری بود که بهش عصر تاریکی یا قرون وسطی میگفتند . سالهایی که مردم دنیا هیچ وقت آفتاب رو به واقعیت ندیدن ٫ حداقل توی اروپا ٫ سالهایی که تمام دنیا رو ابرهایی گرفته بود که باعث میشد هیچوقت آفتاب مستقیم به زمین نتابه ٫ سال هایی که جزو وحشیترین سال ها بود . بزرگترین جنگ ها که برای از بین برداشتن نسل اقوام مختلف بود . تو انگلستان که پادشاهی انگلستان به اسکاتلندی ها حمله میکرد ٫ جنگ های بزرگی که بین انگلستان و فرانسه بود ٫ طاعون که تمام اروپا رو رفته بود . خرافات هایی که جادوگرها برپا میکردند و کشتن ژان دارک به عنوان یه جادوگر توسط انگلیسی ها ٫ جنگ های صلیبی ٫ همه تشکیل دهنده ی عصری بود به نام عصر تاریکی که دنیا رو از این رو به اون رو کرد . ۲۰۰ سال که خورشید پشت ابر ها بود . تمام اینها هنر و اعتقاداتی رو به اسم هنر وحشی و دنیای وحشی . هنری که به موسیقی و نقاشی گوتیک تبدیل شد . تمام اتفاقاتی که تو تاریخ افتاد و همیشه جوابش برای مردم مجهول بود تو این عصر اتفاق افتاد . دنیای عجیبی که واقعا تفکر بهش تو مغز ما آدمها نمیگنجه ولی چیزی که من باورش دارم ٫ همین دنیای گوتیک ٫ آدم هایی که همیشه لباسهای سیاه یا سفید میپوشیدند و میپوشند . دنیایی که خیلی از فیلسوفهاش به این اعتقاد دارند که روح آدم ها بعد مرگ وارد بدن حیوونا یا آدم های آینده بشه . و یه چیزهایی که تو این کتاب ها خوندم اما خودم دقیقا قبول ندارم اینکه آدم های بد بعد از مرگ جزوی از شیطان میشن و آدم های خوب و نیک جزوی از خدا .
شاید و مطمئنا فکر کنین اینجور آدم ها همه دیوونن یا کلی فحش و دری وری به من بدین ولی واقعیت اینکه تمام چیز هایی که هیچوقت تو ذهن آدم ها حل نشد همه جزوی از دنیای گوتیک هست . دنیای وحشی که نقاشی هاش و موسیقیش ممکنه پر از معنی هایی هست که واقعا خیلی از آدم های معمولی هیچی از اون سر در نیارند و نفهمند و همرو دیوونه بدونند ٫ ولی باید دید دیوونه ها کیا هستند ؟ کسایی که ما اونها رو دیوونه میدونیم یه سریشون واقعا دیوونه نیستند و اعتقاد های خودشون رو دارند که برای جامعه غیز قابل پذیزش هست . البته این به عیر از آدم هایی هست که واقعا به خاطر اتفاقایی که تو زندگیشون افتاده دیوونه شدند .
هرچیزی که نمیتونه تو ذهن ما بگنجه جزوی از دنیای گوتیک ( وحشی ) هست و کسایی که به این چیز ها فکر میکنند گوتیک هستند .
زندگی ابدی یعنی چی ؟
مسیح مرد یهودی رو که به او توحین میکرد رو به زندگی ابدی محکوم کرد .
بعد از همیشه ...
بدون شرح !
اگه من جاییزه ی بزرگ موسسه ی مالی اعتباری رو ببرم ٫ ماهی یه ده میلیون ریال رو ببرم میرم دوباره تو همون موسسه سرمایگذاری میکنم که جاییزه ی دفعه ی بعدش رو با میلیون ها امتیازی که از ماهی ۱ میلیون تومن در ماه در اون حساب دارم ٫ رو ببرم .
اگه جایزه ی ده روز سفر به هرکجا بهش رسید ٫ با اون جایزه میرم ده روز قزوین رو میگردم ٫
اگه جایزه ی ۸۰ روز دور دنیا رو برنده شدم با خودم میگم : گور بابای امپریالیزم جهانی ٫ من نمیخوام دین و آیین و ملیتم رو از دست بدم و میرم کاغذ مربوط به جاییزه رو میندازم تو توالت فرنگی خونمون ٫ هی ٫ نه من فرهنگ باخته نیستم ٫ * اصلاحات : میندازم تو توالت ایرانی خودمون و بعد سیفون رو روش میکشم .
خوب با این حساب ٫ یا من ترکم ٫ یا اینکه من یه شیشه الکل متلیک رو سر کشیدم .
میشه یه استدلال دیگه هم کرد ٫ با این حساب یا من احمقترین آدم دنیام ٫ یا اینکه مستم ٫ یا اینکه عاقلترین آدم دنیام ٫
گزینه ی الف و ب و ج که غلطه پس نتیجه میگیریم تو اُسگلی و من بزرگترین اُسگل کننده ی دنیا هستم ٫ هورا ٫ من بردم
هیچی ولش کن ٫ زیاد جدی نگیرین ٫ ما هممون مثل همیم . فردی میرکوری تو کالج امپریال لندن داروسازی خونده بود اما خودش ایدز گرفت مرد .
۲.جان لنون هی میگفت که با هم دوست باشیم و عاشق باشیم ولی خودش وقتی با عشقش داشت تو منهتن نیویورک پیاده روی میکرد ٫ با شات گان از وسط نصف شد .
۳. هیتلر میگفت من دنیا رو میگیرم ولی آخر دنیا اون رو گرفت .
پس دیدین ٫ همه ی آدم ها بزرگ دنیا حرفای مهمی و با جدیت تمام گفتند و مردم هم جدی گرفتند ولی بعدا همون مردم به این نتیجه رسیدند که جدی نگیرند ٫ پس شما هم جدی نگیرین
فقط جرج بوش هست که هی میره پشت تریبون داد میزنه و میگه سرباز های ما با شجاعت در خط مقدم جبهه میجنگند ولی اصلا هم اینطوری نیست ٫ فقط دارن میخورن و میرن ۴ تا شبه نظامی مقتدا صدر رو میکشند و برمیگردن تو کمپشون و آبجو میخون و جشن میگیرن ٫ آخرش هم ۱ میلیون دلار بهشون میرسه و اون یارو به عنوان سرباز شناخته میشه .
به نظر من بوش باید از سمت خودش کنارگیری کنه ٫ هیچوقت کسی فکرش رو میکرد که تو orkut یه انجمن بسازن که توش بگن : بوش = احمق . و همین دلیل خوبیه که بوش از سمت خودش کنارگیری کنه . و با این قیافه ای که من از جان کری میبینم ٫ اصلا بهتره خودش رو کاندیدای شهر رو روستا کنه .
هیچوقت به این فکر کردین که چرا رییس جمهورهای آمریکا همه زشتن ؟ فقط بیلی بود که خوشتیپ بود .
اصلا بریم سراغ الکل متلیک ٫ فورمول الکل متلیک ٫ CH4O3 هست یا CH3O3 یا هیچ کدوم ؟
جدی نگیرین من میرم صبحونه بخورم .