پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

آجری دیگر بر فراز دیوار - فراز ششم

صدای گیتار آرامش خاصی بهم میده ٫ آسمون ابری داره نور رو میگیره ٫ هیچ کس خونه نیست
صدای ویولون بهش اضافه میشه اما باز هیچ کس اینجا نیست ٫ صدای سقوط بمب ها روی سر مردم داره منو آزار ویده ٫‌ صدای گریه ی یه دختر بچه ٫ میخوام فریاد بزنم ٫ میخوام ترس رو از خودم دور کنم ٫ اما نمیشه ٫ صدای تلفن همینطور به صدا در میاد ٫ اما هیچ کس خونه نیست
روی تخت اتاقم خوابیدم ٫‌ هنوز صدای تلفن میاد ٫  صدای زنگ ساعت ٫ صدای گیتار و ویولون
همش تو یه پروازه ٫ تلویزیون روشنه ٫ مثل یه مجسمه فقط کانال ها رو عوض کن ٫‌ صدای داد و فریاد پینک فلوید میاد ٫ زمانی که میگه تمام اینها فقط یه آجر بود بر فراز دیوار
دادگاه محاکمه ٫‌ محاکمه آغاز میشه ٫‌ یه پسر بچه به عنوان متهم نشسته ٫‌ قاضی و دادستان وارد میشن ٫ همه می ایستند ٫ مثل یه شوی تلویزیونی ٫‌ نمیتونی هیچ کاری کنی ٫ مجازاتت افتادن توی چرخ گوش بچه مدرسه ای هایی هست که بعدا به هر صورتی که دلشون بخوان فرمش بدن ٫‌
صدات منو ازاد میده ٫‌ دیوونه ٫‌ فقط آتیش شومینه روشنایی میده به اتاق ٫‌ تصویر له شدن بچه ها دونه دونه توی چرخ گوشت ٫ آ..
صدا کم کم قطع میشه
هیچ چیز نگو
کی میتونم به راهم ادامه بدم ؟
خواهش میکنم کمکم کن
صدای تلویزیون : « بچه ها امروز روزی هست که شما باید شاد باشین ٫ پس بیاین با هم شعر بخونیم »
صدای مرد : « اون تلویزون رو خفه کن »
به سوی دختر کوچولو میره و عروسک چینی اونو میشکونه
نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه !!!
من نمیخوام تو این دنیا زندگی کنم
نــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه !!!
کوچولو ٫‌ دنیا همش همینه
هوا اونقدر سرده که میمیری
باید تحمل کنی
تا کی ؟
تا هر وقت که دنیا وجود داره
باز تصویر انیمیشنی میاد
صدای دوست دختر پنک فلوید که داره بهش خیانت میکنه
صدای زنگ ساعت
همه ی اینها فقط یه آجر بود بر فراز دیوار
فاشیست کثیف
آلمانیا همه جا رو با خاک یکسان کردند
صدای جبهه ی آمریکا کم کم داره محو میشه
جسد آمریکاییا توی ساحل نرماندی 
صدای غم گین آهنگ شکست  همه جا رو گرفته
صدای وحشتناک معلم میاد ٫‌ صدای بمب هایی که روی سر بچه ها میریزه
روز ها بعد از روز ها گذشت
شب ها ی جنگ تاریکتر و تاریکتر شد
تا روزی که جنگ با دنیا بدرود گفت
زمانی که فقط بچه هایی که زیر بمب ها از بین رفتند و عروسکشون رو بقل کردند
یا مادری که نوزادش رو بقل کرده و به همون صورت با بمب های اتمی خشک شده
میخوام نفرتم رو نشون بدم
آشغال هرزه
جنگ از سرزمینه من برو بیرون ٫‌ روزی میرسه که خودم لهت میکنم ٫‌ دنیای آشغال
و باز آجری دیگر بر فراز دیوار نفرت من
 

آجری دیگر بر فراز دیوار - فراز پنجم

تو یه خواب راحت ٫‌ تو یه خونه قشنگ و گرم ٫‌ مثل یه بهشت تو هوای سرد ٫ یه جای راحت داری برای زندگی . هوا اونقدر سرده که تا مغز استخون نفوذ میکنه . آسمون قرمز تو یه شب تاریک . بیرون آسمون سیاه سیاه . مثل یه چیز که کل دنیا رو پوشیده باشه .
کوه تاریک شده ٫‌ صدای سوز برف با صدای گیتار آکستیک قاتی شده ٫‌ احساس میکردم که دیگه همه چیز تموم میشه ٫ صدای نفس پینک فلوید روحم رو گرفته ٫ آروزی روزی رو داشتم که هیچ کس به غیر از خودم تو دنیا باشه ٫‌ یه زمستون سرد ٫‌ خونه های شهر خالیه خالی ٫‌ خیابونایی که یه زمانی پر از ماشین بود فقط با کاغذ پاره ها پوشیده شده ٫‌ هیچ صدایی جز باد نمیاد . فریاد ساکت ٫‌ فقط یه واکمن میخوام با یه نوار پینک فلوید ٫‌ یه دیوار از نفرت ٫ یه دیوار از آرزوی تنهایی ٫‌ تو یه شهر خالی ٫‌ یه شهر تاریک و ترسناک ٫‌ فقط میخوام فریاد بزنم ٫ فریاد
با آهنگ های پینک فلوید پرواز کنم ٫‌ حسی رو که همیشه آرزو داشتم ٫ آهنگایی که فقط میخوام تنهای تنها تو تاریکی شهر فریاد بزنم ٫‌ یه آجر دیگه .
یه زندگی کثیف ٫‌ تنها کار فرار از درس بود ٫‌ فرار از تنبیه های معلم ٫‌ فرار از زندان درس و مشق
فرار از زندانی که فقط باید عقاید دیگران رو قبول کنی ٫ شستشوی مغزی ٫‌ زمانی که چندین نفر آدم مثل موش آزمایشگاهی روت آزمایش میکنن ٫‌ باز هم آجری دیگر بر فراز دیوار نفرت من
صدای پیانو توی گوشم میپیچه ٫‌ صدای باد ٫‌ احساس یه زندان فراری از کشوری که تما نیرو هاش رو برای دستگیری اون آماده کرده ٫ یه زندان سیاسی که تما کشور بر زدش هستن ٫ یه آدم که فقط برای بیان حرفش زندگیش رو ازش گرفتند ٫‌ تنها فرار تنها چیزه ٫ و باز آجری دیگر بر دیوار نفرت من
خنده های دیوونه وار ٫ خنده های مضحک
تصویر کارتر ٫‌ عرفات ٫‌ هیتلر ٫‌استالین توی ذهنم مرور میشه ٫‌ و بمباران های جنگ جهانی دوم
جنگ تمام دنیا رو گرفته ٫ تنها احساست آزادیه ٫‌ نمیتونی درک کنی ٫ فقط از دست آلمانا باید فرار کنی ٫‌ مثل یه یهودی ٫ مثل پیانیست و بز آجری دیگر بر دیوار نفرت من
اما همه چیز تو یه ذهن من میگذره ٫ یه پسر ۱۵ ساله ٫ یه دنیا جلوی چشماش هست از کثافت ٫ از نا امیدی ٫ همه اینها فقط آجر هایی بود بر دیوار نفرت من ٫‌ یه دنیا که همش جنگ جنگ جنگ ٫‌ همش مرگ ٫ همش نفرین و لعن
هیچوقت نتونستی مثل من فکر کنی ٫ فقط خشتی دیگر بر روی دیوار
مادر قلب اتمی ٫‌ ضربه ی نهایی ٫‌ نیمه ی تاریک ماه ٫‌ دیوار ٫‌ خوک های بالدار ٫‌ ای کاش اینجا بودی ٫‌ همه دیواری رو میسازه از نفرت
فقط یه صدا
خداحافظ آسمان آبی 

                                                      tell me somthing 
                                           we don't need know education
                                              we don't need to control
                                           hey teacher leave the kids alone       
                                                                 

جان لنون کشته شد !!!!

آسمون صاف صاف ٫‌ فقط یه صدا تو گوشمه ٫ صدای آهنگ imagne از بیتلز . حتی یه ابر هم تو آسمون نیست . وقتی کوه رو میبینم میخوام پرواز کنم اما تنها نیستم . امیدوارم که تو باهام باشی . زمانی که هیچ صدایی جز صدای پیانو نمیاد . آزادی برای همه ٫‌عدالت برای همه
یوهــــــــــــو تو ممکن بگی من رویاییم اما من تنها نیستم


hey jude , don't make it bad
take a sad song and make it better
remember to let it to your heart
hey jude , don't be afraid
you were made to go and I get her
the minute you'r leter under your skin
and anytime you feel the pain
 
سالروز مرگ جان لنون یکی از اعضای اصلی گروه معرکه بیتل ها رو به همه تسلیت میگم
در حدود ۲۵ سال پیش در همچین روزی جان لنون توسط چاپمن انگلیسی در زمانی که جان همراه با همسرش در حال پیاده روی در منهتن نیویورک بود با شلیک چند تیر از اصلحه شات گان چاپمن به قتل رسید و گروه بیتلز در چنین روزی از هم پاشیده شد .
در شبی که جان لنون توسط چاپ من کشته شد در پشت بیمارستانی که جان در اون بود و آخرین لحظات عمرش رو میگذروند ده ها هزار نفر از طرفدارای جان لنون در پشت بیمارستان با گیتار شروع به نواختن و خوندن آهنگ های گروه بیتلز شدند و با او برای همیشه خداحافظی کردند.
گروه بیتلز یکی از جنجالی ترین گروه های قرن بیستم بود که اغلب شعر های عاشقانه میسرودن و میخوندند
گروهی که همیشه به یاد طرفدارای خودش میمونه . گروهی که ۴ تن از اعضا ی اون گروه و مارشال بروس مترز ( امینم ) به عنوان بهترین خوانندگان قرن ۲۰ شناخته شدند .
گروه ۴ نفره بیتلز
از پل مک کارتنی ٫‌ جان لنون ٫‌ ریچارد هریسون ٫ رینگو ستار تشکیل شده بود
عکس زیر جان لنون و یوکو همسر دوم اون هست
بعد از مرگ جان ٫ یوکو تا آخر عمرش دیگه ازدواج نکرد
یوکو یه زن سرخ پوست بود که با جان ازدواج کرد
بیشتر آهنگ های جان برای یوکو بود
هیچ کس نبود که شعر های قشنگی مثل جان بنویسه
در همین روز بود که شبکه ی بی بی سی انگلستان ٫ اعلام کرد که جان توسط جک چاپمن به قتل رسید . ۴ پسر و ۳ دختر خود کشی کردند .
آهنگ هایی مثل Let it be , with you , خیلی از آهنگهای بیتلز عاشقانه ترین و زیباترین شعر ها رو داشت . حتما یکی از این آهنگ هاش رو برایتون میزارم تو وبلاگ

Photo Gallery





Hey Jude

Hey Jude don’t make it bad,
Take a sad song and make it better,
Remeber, to let her into your heart,
Then you can start to make it better.
Hey Jude don’t be afraid,
You were made to go out and get her,
The minute you let her under your skin,
Then you begin to make it better.
And anytime you feel the pain,
Hey Jude refrain,
Don’t carry the world upon your shoulders.
For well you know that it’s a fool,
Who plays it cool,
By making his world a little colder.
Hey Jude don’t let me down,
You have found her now go and get her,
Remember (Hey Jude) to let her into your heart,
Then you can start to make it better.
So let it out and let it in
Hey Jude begin,
You’re waiting for someone to perform with.
And on’t you know that it’s just you.
Hey Jude, you’ll do,
The movement you need is on your shoulder.
Hey Jude, don’t make it bad,
Take a sad song and make it better,
Remember to let her under your skin,
Then you’ll begin to make it better.

دیوار فراز چهارم

ای کاش یه جایی رو داشتم که میتونستم برای خودم بلند بلند آهنگ گوش بدم و بخونم
بدون اینکه کسی بهم حرفی بزنه
ای کاش میتونستم برم یه جایی که جز طبیعت سرد و سبز چیزی نباشه
ای کاش میتونستم تنهای تنها زندگی کنم
کاش میشد تما شهرای این کره مزخرفی رو زیر پام له کنم
کاش میتونستم تمام اون آدمای احمق رو لایه دیوار نفرتم جا بدم
کاش میشد همه اونا مثل خوکای خنده دار میشدن
fucking pigs , what ever you do , somthing fuck , stuped pigmans
کاش میشد برم رو آسمونا
روی یه ابر سفید زدنگی میکردم
اما آرزوم این بود که دنیا رو له کنم
فقط دوتا چیز رو برای همیشه نگه دارم
باران و آتش
و کتاب افسانه سیزیف
میخوام پیدات کنم
خوکای بالدار روی آسمون میدون جنگ
میخوام اینو بدونی

you don't remember me but i remember you
i lie awake and try so hard not to think of you
but who can decide what they dream?
and dream i do...

برای همیشه

i look in the mirror and see your face
if i look deep enough
so many things inside that are just like you are taking over

اما اینو برای همیشه روی دیوار خواهم نوشت

i believe in you
i'll give up everything just to find you
i have to be with you to live to breathe
you're taking over me!!!!

دیوار - فراز سوم

صدای بارون توی گوشم میپیچید
یه دیوار بلند پیش رو
یه سنگر نا امیدی
به دنبال نشانه ای از آزادی
سوز سزما به دنبالم اومد
تا برای آخرین بار بتونم آزاد نفس بکشم
پایان نزدیک بود
اما نه برای یه سرباز
نه برای یه دانش آموز
نه برای یه نو جوان
همه چیز می قصید
احساس باد شمال
فقط برای همیشه تلاطم دریا رو میخوام
میخوام تو دریا شنا کنم
تا افق بی کران پیش برم
و در نهایت
یه دیوار نا امیدی به دریا پایان میده
دیواری که فقط نمایی از آسمون رو روش داره
دیواری که محکم تر از تمام اون باد های سرد
متنفرم
میخوام آزاد باشم اما هیچ راه فراری نیست
پایان دنیا یه دیواره سنگیه که فقط نقش کران روش کشیده شده
چه کسی منو اینجا گذاشته
میخوام آزاد باشم
میخوام فرار کنم
اما هر چقدر پیش بری دیوار ادامه داره
پس کی بود که میگفت بابا رفت آخر ؟
کی بود که میگفت بابا رفت پیش خدا ؟
چرا همه چیز دروغ بود ؟
دروغی که روی دیوار نوشته شده بود
دیوار پایان دنیا بود

چند سخن پند آموز

معمولا آدما واسه چی خود کشی میکنن ؟
مسئاله ای که ذهن منو مخدوش کرده . به نظر من بدلیل اینکه احساس کمبود عشق میکنن . احساس اینکه برای جامعه بی فایده هستند و خیلی چیز های دیگه
اما این مسئاله فراتر از این چیزاست
به نظر من نویسنده که زیر دست این سردبیر پوسیدم خود کشی اصلا چیز بدی نیست
ببینم آخه انسان عاقل تا این حد که خودش احساس کنه برای جامعه بودن نبودنش فرقی نمیکنه قتی خودش هم میدونه چرا خودش رو نکشه ؟
اما اینکه چجوری خودت رو بکشی مهمه
اگه برای عشق میخوا خود کشی کنی بهترین حالت اینمه که از ساختمون خودتو پرت کنی پایین چون کلاسش از تمام حالات دیگر بیشتره . من اصلا شوخی نمیکنما
به نگین هم تسلیت میگم و براش واسه این اتفاق متاسفام ( از صمیم قلبم )
اما چرا دم که میخواد خودشو تباه کنه یه جوری تباه نکنه که دیگه کثافت کاری راه بیوفته
من جایه هر کسه دیگه بودم اول میرفتم بالا ساختمون یه کم فحش خوار مادر به اونایی که ازشون متنفرم میدادم بعد خودمو پرت میکردم پایین
حداقل حرف دلم رو زدم و مردم . اینجوری هم خودت راحتی هم دیگران بهت افتخار میکنن
میگن آدم شجاعی بود که از اون کسایی که ازشون متنفر بود ابراز احساسات کرد
برای من خودکشی یه پرستیج داره
اصلا هم شوخی نمیکنم
روز جهانی ایدز هست پس اگه خواستیم خود کشی کنین خشگل خودکشی کنین کثافتکاری نشه همه ایدز بگیرن ( متشکرم )
اگر هم فکر میکنی من دیوونم ٫ فکر کن اما دقت کن هر کسی یه نظری داره
آزادی فکر کنی من احمقم اما معلومه که احمق نیستم .
من از انگلیس متنفرم
میفهمی ؟
خب ٫ دیگه چی دارم بگم
آقا من از دبیر زیست ٫ پرورشی ٫‌ ادبیات فارسی ٫‌ متنفرم . دیگه اینجا هر چقدر فحش بخوام بهتون میتونم بدم ؟
نه ؟
خودمو آدم احمقی میدونم که دارم دانش آموز این آدمای احمق هستم
برای خودم متاسفام
خب
داشتیم از خودکشی میگفتیم
تعجب نداره که !!! تو این دوره و قرت ۲۱ خودکشی یه امر طبیعیه
زمانی که احساس کردم آدم احمقی هستم اون موقع میتونی مراسم خود کشی منو تو خیابون بخارست ببینی
حال من اینو میگم یاسی و همه دوستام فکر میکنن واقعا دیوونه شدم
نترسینا !!‌جون کیان نترسین من خطرناک نیستم
از همین جا میگم هر کسی خواست خود کشی کنه فقط تو خیابون بخارست باید خودکشی کنه
از اون برج های خشگل اون خیابون
زنده باد ارنستو چه گوارا
زنده باد خودم
معذرت میخوام سرتونو درد آوردم
یه کم زد به سرم

ها چرا اینجوری نیگاه میکنی ؟

اگه به من بگن بین خیابون پاسداران و خیابون جردن کدومو انتخاب میکنی؟
منم میگم بیلاخ
چرا ؟
چون من تو ماه رمضون یه روز هم روزه نگرفتم . واسه همین میخوام برای اینکه هر هفته یه مشت ابر میاد بالای سر تهرون و یه قطره آب نمیاد پایین روزه سیاسی بگیرم .
حالا چرا روزه سیاسی ؟
چون اگه آمریکای جهان خوار پدر سوخته دست از سر ایران بر داره ابرا میتونن یه کم به حال من بدبخت گریه کنن
اون وقت من دیگه روزه نمیگیرم !!!
چه ربطی داشت ؟
اصلا به تو چه
ربطش به همونه که تو عین خر تو مسئله های تئوری اعداد موندی
ربطش به همون چیزیه تو ٫‌تو اون سرت نداری
اصلا ولش کن بابا
هوی چی چی و ولش کن ؟
زیادی درس خوندم نه ؟
این هفته نزدیک بود که شما رو برای مراسم تبریک و تهنیت مرگ خودم دعوت کنم اما خوش بختانه یا متاسفانه دیگه دعوت نمیکنم . دو تا از امتحانام رو این هفته دودر کردم تو خونه خوابیدم . بابا داشتم میمردم . نمیدونم چه مرضی گرفته بودم .
فردا فیزیک دارم . هایده گوش میدم مساله حل میکنم .
چطوره ؟ شروع خوبیه
دلم برای یه کم خوش گذروندن یه ذره شده
شاید این روزا دیوونه شدم ٫‌ دیوونه خونه بهمن چطوره ؟
دیوار به دیواره مدرسه علامه حلی ؟
جایه باحاله ٫‌ دیوونه های زنجیری وقتی فرار میکنن میان تو علامه حلی با بچه ها فوتبال لازی میکنن . بعد ۲ تا پرستار میان دست یارو رو میبندن و در حالی که یارو داره مضحکانه میخنده سواره آمبولانس میشه و میره .
باور نمیکنی ؟ یه کم بیشتر درس میخوندی ٫ میرفتی علامه حلی بعد میدیدی که راست میگم .
آمار ها نشون میده کسایی که وارد علامه حلی میشن :
۶۸ ٪ به بیماری های مزمن روانی که در طول عمر باقی میمونه میشن و این بیماری ها شاید سالها تصور بشه که بخاطر زیاد بودن نیاز های دانش آموزا از جامعه هست اما هیچ هم اینجوری نیست
۲۰ ٪ دیگه میتونن سالم بیان بیرون از مدرسه تو بهترین دانشگاها قبول میشن و زندگی فوق العاده ای دارن اما از نظر روحی و روانی باز هم مشکلاتی دارند مثل : پرخاشگری ٫ علاقه به تنها بودن و ...
۱۲ ٪ دیگه هم سالم سالم میان بیرون ( از این دسته بیشترشون تو مدرسه درس خیلی خوبی دارن ) اما تو زندگی موفق نمیشن و یا پشت کنکور میمونن یا برای شکوفایی خودشون باید المپیادی بشن
شاید این آمار ها مزخرف باشه
اینجوری که من دیدم خیلی از داشنجو های دانشگاه شریف هم یا معتادن یا الکلی یا اینکه به فروش مواد مخدر و اکس تو دانشگاه مشغولن .
یه نفر تو شریف هست که ماه رمضونا ساعت ۱۲ از دانشجو ها پول جمع میکنه میره هایدا تو سعادت آباد ساندویچ میخره ساعت ۱ میاره بهشون ساندویچ میده ( دیگه کسی گشنه نمیمونه )
آقا این چیزایی که من گفتم اصلا دلیل بر این نیست که دانشگاه صنعتی شریف و مدرسه علامه حلی ٫‌ جاهای خرابی هستند . اصا هم اینجوری نیست . فعلا که بالا ترین سطح های علمی تو این دوتا جا هست اما چون نیازهای اجتماعی و روانی داشن آموزا و داشنجوهای این دوتا جا خوب بر طرف نمیشه بعضیاشون که ضعیفند دیوونه میشه
هرکی هر نظری داره بده . من با جون و دل میپذیرم . شاید بگی من مذخرف میگم . باز هم من قبول میکنم . آمار شاید دروغ باشه . باز هم من قبول میکنم . دیگه نمیگم این درست هست اما اینجور آدما هم تو اینجا ها هستند . دلیلش هم بر طرف نشدن نیاز های علمی و روحی روانی آدمای این جا ها هست

دیگه کم کم این داداش ما هم داره میره
ممممممم تو فکر این باشم که دیگه داداشم پیشم نیست یا تو فکر اینکه یه اتاق دیگه هم تو سند خونه به اسم من میشه یا اینکه یه خط و یه گوشی موبایل ماله من میشه ؟
تو فکر این باشم که پوستر the doors ماله من میشه ؟
یا اینکه کامم ۱۰۰ ٪ به اسم من بشه ؟
شایدم هرچی کتاب داره ماله من میشه
به هر حال داداش ما هم رفتنی شد
ببینم من داداشم رو بیشتر دوست دارم یا موبایلشو ؟
معلومه که داداشمو بیشتر دوست دارم اما خدا کنه اونم دلش واسه ما تنگ بشه