پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

دیگه کم کم این داداش ما هم داره میره
ممممممم تو فکر این باشم که دیگه داداشم پیشم نیست یا تو فکر اینکه یه اتاق دیگه هم تو سند خونه به اسم من میشه یا اینکه یه خط و یه گوشی موبایل ماله من میشه ؟
تو فکر این باشم که پوستر the doors ماله من میشه ؟
یا اینکه کامم ۱۰۰ ٪ به اسم من بشه ؟
شایدم هرچی کتاب داره ماله من میشه
به هر حال داداش ما هم رفتنی شد
ببینم من داداشم رو بیشتر دوست دارم یا موبایلشو ؟
معلومه که داداشمو بیشتر دوست دارم اما خدا کنه اونم دلش واسه ما تنگ بشه

نظرات 6 + ارسال نظر
نگين شنبه 1 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 21:49 http://yelena.blogsky.com

سلام بههههههههههههههههههههه چه عجب
اشکالی نداره کمتر بيا اونم وقتی خوبی:D
خوب ميشی خدا کنه سرتم بهتر شه فعلا تا بعد
بای

هدی یکشنبه 2 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 16:17 http://mah1365.persianblog.com

وبلاگ جالی داری..موفق باشی ...موزیکت که دیگه هیچی

صنم دوشنبه 3 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:38 http://sogmad

دوست خوبم ...
این مدت شاید زیاد اذیت کرده باشم ...
امیدوارم بازم بزرگواری کنید و ببخشید ...
شاید یه روزی برگردم ...
زمانش دست من نیست ...
اما شکر می کنم از اینکه چیزهای زیادی از دوستان عزیزم یاد گرفتم ...
در پناه حق ...

شبه۱۴۱ سه‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:05 http://shabah141.persianblog.com

سلام دوستای خوبم .. ببخشید که دیر سر زدم ... امیدوارم که همیشه شاد باشید ... فعلا

گلاره چهارشنبه 5 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 22:49 http://pipibogandoo.persianblog.com

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخیییییییییییییییییییییی(ابراز محبت)

مهرشاد پنج‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 20:56 http://azadybayan.persianblog.com

ایول آقا چرا دیگه به ما سر نمیزنی؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد