پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

the death is the truth

she is everything to me
just a way to treat her lovely 
she is everything to me
under clouds of dream
she is only one who makes me sad
now I don't know what to do 
hard to say the truth
I don't want to cover anything
tragedy of life
and story of life
she had treated me in a friendly way
but I want to go to hell
it's not a lovely strory
just get out of here
just let me to keep fucking the death world
nobody can stop me now
both of us
things have gone away
like dead train
what went to heaven and hell
I don't care
is there anygod
?
no nobody there
I don't know I am dead or I am alive
but I can see the death
forever and ever

بی موضوع

احساس میکنم خشک شدم ٫ ۶:۳۴ دقیقه صبح یکشنبه ٫ هوای سرد از توی پنجره میاد ٫
اما بوی یه دنیای تازه رو میده ٫ آره خندم میگیره چون این فقط تا نیم ساعت دیگه باقی میمونه ٫ بعد همه چیز برمیگرده به دنیای ماشینی ٫ الکتریکی . نمیدونم چی بگم ٫ هرچی بگم واسه بقیه مفت نمی ارزه ٫ نمیخوام تکراری بنوسیم ٫ اما دستم عادت کرده ٫ برام هم فرقی نداشت بقیه چی میگن چونکه الان اینجام . the cogs از radiohead رو دارم گوش میدم ٫ این هون آهنگیه که باهاش کتاب « همه میمیرند » رو خوندم ٫ the wolf at the door هم یکی از همین آهنگا بود . میدونم کتابی که برای من انقدر ارزش داره یا هر کتابی رو که با ارزش باشه نمیشه تعریفش کرد . اما تونستم واسه ۲ ماه از دنیای واقعی دور باشم و واقعا حس کنم که عمر ابدی داشتم .

من یه پوچ گرا هستم ۱۶ سال دارم !!!

واقعا چه دلیلی داره که شاد بمونم ؟؟!!
هیچکس جوابی نداره بده
واقعا چه دلیلی داره این دروغای اطرافم رو باور کنم ؟؟!!
واقعا چه دلیلی داره که تو دروغ زندگی کنم ؟
هیچ دلیلی نداره که من این چرت و پرت ها رو تحمل کنم !!!
واقعا چه دلیلی داره که تاریخ رو باور کنم ؟
چیزی رو که هر کسی میتونست راحت تغییرش بده حتی اگه اونجوری هم نبود !!!
بازم میگم ٫ اگه هممون واقع گرا باشیم این دروغا رو باور نمیکنیم
اما من از اینکه تو تاریکی بمونم ٫ از اینکه به هیچکس جز خدای خودم اعتقاد نداشته باشم لذت میبرم !!
از اینکه میتونم دیگران رو متقاعد کنم که دروغ پرستن !!!
ولی یه چیزی مهمه اونم اینه که من خودمم حتی اگه پوچگرا باشم !!
چون انگشتام رو میکنم تو چشام
سر تمام گربه های روی زمین رو میبرم
سرم رو میکوبم به دیوار
که برم به بهشت...



I pushed my fingers into my eyes

دیگه وقتشه که بگم تا بی نهایت تنهام ...
دیگه وقتشه که بگم دیگه آجری ندارم که روی دیوارم بذارم ...
دیگه وقتشه که حالا از خودم برای آجر های دیوار استفاده کنم ...
دیگه الان وقتشه که برای همیشه پایان بدم ...
دیگه وقتشه که بگم فردایی وجود نداره چون
I pushed my fingers into my eyes
دیگه پوچگرا تر از نمیتونم باشم ...
اما کاش بازم فردایی بود ...
بازم کسی بود که نوشته هام رو بخونه ...

left behind

I know the faces that have disappeared in time
Find me wrapped in glass and slowly soaked in lime
All my friends have pictures made to make you cry
I've seen this and wondered what I've done to
Calcify...

(I ignore you)
As I close my eyes,I feel it all slipping away
(I come toward you)
We all got left behind,we let it all slip away

I can't stand to see your thalidomide robot face
I don't even try it! You had to be a liar just to
Infiltrate me - I'm still drowning

(I ignore you)
As I close my eyes,I feel it all slipping away
(I come toward you)
We all got left behind,we let it all slip away

Take...this...away...
I can feel it on my mouth
I can taste you on my fingers
I can hear you like the holy ghost
And kill you if you get too close
 

جمعه

آقا مملکت چه خبره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جمعه قراره یه یارو بیاد ایران انقلاب کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من گرخیدم !!!
من تو کفشم‌...
چه خبره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من تو کف موندم ؟؟؟؟؟؟؟؟
یکی بیاد من رو از کف در بیاره !!!!
همین جمعه !!!!!!!!!!
من میترسم !!!
آدم کشی
دزدی ...
غارت

الان ۷ صبح و من باید مدرسه باشم ...