پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

Understanding


خواننده : Evanescence
آلبوم : Ultra Rare Trax Vol. I
آهنگ : Understanding

چون منم دارم میمیرم
منم دارم میمیرم
منم دارم میمیرم
تو هیچ وقت جواب ها رو با عمق واسه خودت مگه داشتی.
هیچج امیدی نیست ٫ هیچ امیدی نیست .

"You hold the answers deep within your own mind.
Consciously, you've forgotten it.
That's the way the human mind works.
Whenever something is too unpleasant, to shameful for us
to entertain, we reject it.
We erase it from our memories.
But the imprint is always there."

(Can't wash it all away)
(Can't Wish it all away)
(Can't hope it all away)
(Can't cry it all away)

The pain that grips you
The fear that binds you
Releases life in me
In our mutual
Shame we idolize
To blind them from the truth
That finds a way from who we are
Please don't be afraid
When the darkness fades away
The dawn will break the silence
Screaming in our hearts
My love for you still grows
This I do for you
Before I try to fight the truth my final time

"We're supposed to try and be real.
And I feel alone, and we're not together. And that is real."

Can't wash it all away
Can't wish it all away
Can't cry it all away
Can't scratch it all away

Lying beside you
Listening to you breathe
The life that flows inside of you
Burns inside of me
Hold and speak to me
Of love without a sound
Tell me you will live through this
And I will die for you
Cast me not away
Say you'll be with me
For I know I cannot
Bear it all alone

"You're not alone, honey."
"Never... Never."

Can't fight it all away
Can't hope it all away
Can't scream it all away
It just won't fade away, No,no, no ,no.

Can't wash it all away
Can't wish it all away
Can't cry it all away
Can't scratch it all away

(Can't fight it all away)
(Can't hope it all away)
Can't scream it all away
Ooh, it all away
Ooh, it all away
(It all away)
"But the imprint is always there. Nothing is ever really forgotten."
"Because I'm dying too."
"Because I'm dying too."
"Because I'm dying too."
"Because I'm dying too."
"Because I'm dying too."

تموم میشه

یعنی چی ؟
یعنی دروغ
واسه چی؟
برای یه زندگی
نمیدونم چی بگم
چون همش دروغه
یعنی داریم تو دروغ زندگی میکنیم
اینها همش مزخرفه ؟ نه ؟
چه فرقی میکنه ؟
همونطوری همه چیز میاد میره اینم یه واقعیته ؟
ولی هیچکس قبولش نداره چون هیچکس باورش نمیشه
چون واسه همه عادیه
ولی این حقیقتیه که نمیتونی تغییرش بدی
من ٫ تو ٫ یا هرکس دیگه ای نمیتونه قبولش کنه
چون منطق همیشه برا آدما مشکل آفرین بود
ولی همه چی تموم شد ٫ چون همه چیز یه روز میاد و یه روز هم میره
اینه فلسفه زندگی
پس از اینجا یا هرجای دیگه دنیا باشی ٫ فرقی نمیکنه
اما تو کی هستی ؟
یه دروغگو یا یه آدم پاک
فرقی نمیکنه چون همش یه روز تموم میشه ...

چرا ؟

خب چی بگم ؟
چرا من امروز باید برم مدرسه ؟
چون مجبورم
چرا باید اینجا زندگی کنم ؟
چون مجبورم
چرا باید بقیه رو تحمل کنم ؟
چون مجبورم
چرا باید خودخواه باشم ؟
چون مجبورم
چرا باید نفس بکشم ؟
چون مجبورم
چرا من محکوم به زندگی هستم ؟
فقط خدام میدونه
چرا باید من واسه خودم یه خدای دیگه داشته باشم که با همه خدا ها فرق کنه ؟
چون مجبورم
چرا باید فراموش بشم ؟
چون بقیه میخواستن
چرا ؟ چرا ؟ چرا ؟
چون دلم تنگ شده
چرا ؟
چون این یه مبارزست با دشمن
چرا ؟
چون از همه متنفرم
چرا ؟
چون از این دنیا متنفرم
چرا ؟
چون من یه سربازم که باید با دشمن بجنگم
چرا ؟
چون باید جلوی جبهه کشورم بمیرم
چرا ؟
چون تنهام
چون دیگه دیواری برای نوشتن لحظه های زندگیم نمونده ....

دلم برا اینجا تنگ شده اما چیزی نمیتونم بگم

فردا فیزیک دارم

الان یه آهنگ خدا دارم از canbean گوش میدم ٫ فکر نمیکردین رپ باز بشم اونم پرشن رپ ٫‌خیلی آهنگ خدایی ٫ تازه خودمم شعر میگم ٫‌آهنگ میسازم ٫ دیگه کم کم میشم یه رپ شاخ اما با این تریپ حال نمیکنم . همین الان رسیدم ٫ کلاس زبان بودم ٫ سواره تاکسی شدم ٫ عقب پراید من نشسته بودم و یه افغانی ۴۰ ساله وسط با یه زنه ٫ افغانیه خفمون کرد ٫ چسبیده بود به آدم ٫ ۱ متر با زنه فاصله داشت‌ ٫ سر پیچا منو میگرفت تا رو زنه نیوفته ٫ آخر مجبور شدم یه چیزی بارش کنم که بره اونور تر بشینه ٫ چه وعضشه ؟
تجریش ٫ پر گدا ٫ کنار خیابون با یه بچه به بقل که ۲۸ ساعت از ۲۴ ساعت خوابه ٫ همه میخوان سر آدم رو کلاه بذارن ٫ تاکسی هم که نرخ نداره ٫ هرکی هرچقدر سر باباشو فروخته همونقدر کرایه میگیره ٫ آخرم مجبوری باهاشون دعوا کنی ٫ ۱ ربع دیر رسیدم سر کلاس ٫ معلم زبانم کلی جک های بی مزه گفت ٫ کلاس ساعت ۹ تموم شد . سریع سوار ماشین شدم و اومدم خونه ٫ تازه فردا امتحان فیزیک دارم همش ۱ ساعت خوندم ٫ شیمی و جغرافی هم هست ٫ تازه یه زنگ هم الافی
چرا اینجوریه ؟
دلم تنگ شده...

هرکی میخواد به من میل بزنه kiantek@gmail.com

تنها

یه چیزایی هست که دوست دارم بگم اما نمیتونم بگم ٫ حتی به نفع خودمه بگم ولی نمیتونم بگم . واسه همین هیچ وقت نمیگم من کیان تنها هستم

I am a prayer , prayer of one god who is my god

می دونین چیه ؟
سر دوراهی گیر کردم
نمیدونین چقدر سخته ...
دوره ی ++C تموم شد اما نمیخواستم بذارمش کنار اما درس های مدرسه و کلاس زبان و .. نذاشت هنوز هم اگه وقت داشته باشم حاضرم ادامش بدم .
یه چیز دیگه هم اینکه معلم ریاضیات گسسته و آنالیز ترکیبی یه چند روز دیگه میاد که منو واسه المپیاد آماده کنه . یه معلم سخت گیر.
از یه طرف دیگه باید دنبال این باشم که بتونم نمره های مدرسه رو رو حد قابل قبول نگه دارم که از اون ور کم نیارم .
میدونم همه ی اینا واسه آیندم خوبه و منم میخوامش اما خیلی تنها میشم ٫ تا چند سال پیش از اینکه روز چقدر دیر میگذره غر میزدم اما الان میدونم دو برابر این هم برام کافی نیست . 
از یاسی هم خیلی وقته خبر ندارم اما دلم کلی واسش تنگ شده .
میدونم غیر از خدا هیچکس دیگه نمیتونه کمکم کنه اما خودم هم نمیدونم چه کمکی نیاز دارم . میترسم که کم بیارم اما نمیخوام کم بیارم ٫ میترسم دپرس بشم اما نمیخوام بشم .
نمیدونم ٫‌نمیدونم ٫ از آیندم میترسم ٫ میترسم اگه این کارا رو نکنم ٫ آینده ی سختی داشته باشم . ? anybody there
نمیدونم چی کار کنم ٫ از خدا میخوام کمکم کنه که کم نیارم و بتونم تمام تلاشم رو بکار بگیرم
ولی تازه حالا هست که میفهمم دنیای قرن ۲۱ همش کاره ٫ کار ٫ کار
دوشنبه : کار ٫ سه شنبه : کار ٫ ۴شنبه کار ٫ ۵شنبه : کار ٫ جمعه : کار ٫ شنبه : تعطیلات همراه با کار ٫ یکشنبه : تعطیلات همراه با کار
نمیدونین چقدر سعی میکنم یه برنامه ی منظرم واسه خودم بریزم اما نمیشه ٫ خیلی سخته ٫
مگر اینکه دل خودم واسه خودم بسوزه ٫ میدونم هیچکس نمیتونه راهنماییم کنه جز خدا ٫ از تنهایی درم بیاره ...
oh god , you are my only way to arrive to future
good future with work , work , work
I don't wanna be fucking alone
I need somebody to help me
I can't stay
help me to work hard
help me to be strong
help me not to forget you
I swear to god


the death is the truth

she is everything to me
just a way to treat her lovely 
she is everything to me
under clouds of dream
she is only one who makes me sad
now I don't know what to do 
hard to say the truth
I don't want to cover anything
tragedy of life
and story of life
she had treated me in a friendly way
but I want to go to hell
it's not a lovely strory
just get out of here
just let me to keep fucking the death world
nobody can stop me now
both of us
things have gone away
like dead train
what went to heaven and hell
I don't care
is there anygod
?
no nobody there
I don't know I am dead or I am alive
but I can see the death
forever and ever

بی موضوع

احساس میکنم خشک شدم ٫ ۶:۳۴ دقیقه صبح یکشنبه ٫ هوای سرد از توی پنجره میاد ٫
اما بوی یه دنیای تازه رو میده ٫ آره خندم میگیره چون این فقط تا نیم ساعت دیگه باقی میمونه ٫ بعد همه چیز برمیگرده به دنیای ماشینی ٫ الکتریکی . نمیدونم چی بگم ٫ هرچی بگم واسه بقیه مفت نمی ارزه ٫ نمیخوام تکراری بنوسیم ٫ اما دستم عادت کرده ٫ برام هم فرقی نداشت بقیه چی میگن چونکه الان اینجام . the cogs از radiohead رو دارم گوش میدم ٫ این هون آهنگیه که باهاش کتاب « همه میمیرند » رو خوندم ٫ the wolf at the door هم یکی از همین آهنگا بود . میدونم کتابی که برای من انقدر ارزش داره یا هر کتابی رو که با ارزش باشه نمیشه تعریفش کرد . اما تونستم واسه ۲ ماه از دنیای واقعی دور باشم و واقعا حس کنم که عمر ابدی داشتم .