پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

WAR CHILD

صدای موشک بارون های شبانه ، که بچه ها رو از خواب بیدار میکرد

صدای بمبارون های پشت سر هم وقتی بچه ها توی مدرسه دارن با هم بازی میکنن

هنوز هم امیدی هست

وقتی که بچه ها این موشک بارون ها رو مثل بازی میبینن و بعد از ظهر وقتی از مدرسه بر میگردند ، پدر و مادرشون ...

بچه های سارایوو ، وقتی که دختر کوچولو آروم خرس کوچیکش رو بغلش کرده و میره به خواب ، بدون اینکه فکر کنه این آخرین رویاش بود .

صدای تیر ها تک تک که سربازای آلمانی دارن تو سر بچه ها خالی می کنند .

همه چیز تموم شده ، سربازای نژاد پرست ، جنایتکار های جنگی

صدای رویدن بچه ها میون بمبارون ها که داره تمام ساختمون های شهر رو نابود میکنه

صدای تق تق پسر بچه ای که داره با اسلحه ای که ماله یه سرباز مرده بود بازی میکنه

وقتی که دختر کوچولو خمپاره ای که عمل نکرده بود رو دستش میگیره

بچه هایی که پشت دیوار ها موندند ، صدای گریه ی بچه هایی که مادرشون رو گم کردند

صدای گریه ی بچه هایی که پشت سیم خاردار ها موندند

صدای فرو ریختن خونه ای که توش بزرگ شده بودند .

صدای جیغ دختر کوچولویی که زیر پتوی اتاقش تنها خوابیده و گریه میکنه و مادرش رو صدا میکنه

صدای دختر کوچولویی که خرسش رو بغل کرده و داره گوشه ی اتاقش رو زمین نشسته و داره تو چشم ها ی کثیف قاتل پدر و مادرش نگاه میکنه

صدای سوختن خونه ی مامان بزرگ تو آتیش

صدای منفجر شدن اتاق مامان بابا

صدای سربازای یوگوسلاوی و آلمان

صدای گیتار برقی

صدای جیغ بچه ها

صدای گریه ی بچه ها تو مدرسه که بالای سر معلمشون که دیگه نفس کشیده وایسادن

صدای پایان

من هم دارم میشنوم ، دیگه صدای بهار وجود نداره ، دیگه صدای تابستون و ریختن برگ های پاییزی وجود نداره

این صدای گیتار برقی های radiohead  بود که تمام وجودم رو گرفته بود.

ولی دیگه صدای هیچ پرستاری هم تو بیمارستان شنیده نمیشه

فقط و فقط صدای پوتین های فاشیست ها و یوگوسلاو های کثیف ، صدای گریه ی بچه ها سارایوو ، صدای گریه ی بچه های لهستان ، بچه های رواندا و...

شاید اینها هیچ فرقی واسه شما نکنه اما واسه من فرق داره !
نمیدونم حالم گرفتست . واسه اون آف لاینه . نمیدونم ٫ یعنی واقعا جدی بود ؟
یعنی چی ؟ منظورش چی بود ؟ نمیدونم ٫ نمیدونم
ـــــــــــــــ
اینجا کسی هست radiohead رو بشناسه یا گوش بده ٫ اگه هست بگه که با هم یه بند بزنیم ٫ من ساز دهنی میزنم ٫ یکی گیتار برقی ٫ یکی درام
اه انقدر دوست داشتم یه band مثل ردیوهد داشته باشم . واقعا گروه فوق العاده ای ٫ یه شبه تمام آرشیو های ت مغزم رو به هم ریخت ٫ مخصوصا آهنگ lucky که واسه یچه ها جنگ خونده  . یه بند که هر آهنگی دوست داشتم میزدم ٫ من عاشق ساز دهنیم .
این بالاییه رو هم از رو شعرش با یه چیزایی از خودم نوشتم ٫ هی ٫ اما هرچی فکر میکنم نمیتونم اون آفلاین رو از یادم ببرم ٫ چی کار کنم ؟ هنوز منظورشو نفهمیدم . 


Photo Gallery

نظرات 7 + ارسال نظر
گلی جون دوشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 17:59 http://girl.blogsky.com

من اول شدم :)

مسعود دوشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 18:04 http://www.mimic.blogsky.com

سلام
من دوم شدم
وبلاگ زیبایی دارین
موفق باشین
در پناه حق

یاس دوشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 20:42 http://lovelyrose.blogsky.com

.... عالی .....
موفق باشی

یــــــــاســــــــی سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 13:04 http://Yas-Googoosh.persianblog.com

تو این قمار کوتـــاه نبرده هستی باختیم ...

بیتا سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 15:29 http://device.persianblog.com

من خیلی وقته که وبلاگتو می خونم ولی اصلا یادم نیست در مورده جنگ ایران و عراق چیزی نوشته باشی از جنگ خیلی بدت میاد ولی چرا همش در مورده آلمانا می نویسی؟

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 16:52

این سوال رو ازت می کنم چون من هیچ وقت مارکس رو درک نکردم یعتی ازش خوشم نمی یومد تو چرا به مارکس میگی اسطوره بزرگی که هیچ وقت از یاد نمی ره؟

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 20:32

جوابه قانع کننده ای بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد