پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

خاطره ها مادی هستن یا معنوی ؟

حالم از دوری به هم میخوره ٫ میدونین ٫ حالم از جدائی هم به هم میخوره ٫ با اینکه جدائی بعضی وقت ها خوبه اما کلا مثل شکوندن یه عادت میمونه ٫ خیلی بده .
حالم از این به هم میخوره که بعد از ۱۱ - ۱۲ سال آدم دوستهای بچگیش رو ببینه و نشناستش ٫حالم از این به هم میخوره که بعد از این همه مدت همدیگرو ببینیم اما هیچی یادمون نیاد ٫ یادمون نیاد چه خاطره هایی داشتیم ٫ fuck it all و چرا هیچ وقت خاطره های خوب تو ذهن آدم واسه همیشه نمیمونه ؟ حالم از این به هم میخوره که وقتی به یاد اون موقع میوفتم چه احساس خوبی دارم ولی الان وقتی همدیگر رو میبینی مثل دوتا غریبه !
چه احساس بدی ٫ خیلی بده ٫ چه روز های قشنگی بود ٫ همه چی خوب بود ٫ یه خونه ی ویلایی با سقف شیب دار و دوبلکس که همش میرفتیم بالا و میومدیم پایین ٫ وقتی که برای اولین بار میخواست گوشش رو واسه گوشواره سوراخ کنه ٫ چقدر گریه کرد ٫ ولی الان حتی اسمشون رو هم یادم نمیاد و باید از مامان بابام بپرسم اینا کی بودن بعد بفهمم کی بودن ٫
چه دنیای آشغالیه ٫ اصلا دوست ندارم ! خیلی آشغاله ٫ خاطره های خوب همیشه از یاد ها میره و خاطره های بد میمونه ٫ واسه من که اینجوریه ٫ متنفرم !
هی ٫ وقتی فیلم اون موقع ها رو میبینم که هرکس از بچه ها یه نقشی رو داشت و فیلم بازی میکردیم ٫ اون موقع ها هوا خیلی باحالتر از الان بود ٫ عاشق پاییز بودیم ٫ من عاشق بارون بودم و هستم اما دیگه اون روز ها تکرار نمیشه ٫ هیچ وقت و هیچ وقت !
ولی چه دوستی های شیرینی بود ٫ بچگونه و باحال !
حاضرم دوباره اون روزها برام تکرار بشه !
شاید دوباره اون روز ها تکرار بشه اما دیگه هچی مثل اون موقع نمیشه !
از اسم ها همینا رو یادم میاد : هومن ٫ کامیار ٫ مونا ٫ با خودم ٫ همین ۳ تا .
اما میدونم ۴ تا نبودیم ٫ ۵ تا بودیم .
اما دیگه همه چیز عوض شده ٫ چه بخوای چه نخوای !
یه قانون میگه : هر چیز مادی تو این دنیا وجود نداره که تغییرات شامل حالش نشه ! اما من اینجا موندم که اینا مادی هستن یا معنوی ؟
زیاد مهم نیست ! همون فیلم ها و عکس ها اون موقع واسم کافیه
یادش بخیر !
نظرات 3 + ارسال نظر
پریا شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 00:46 http://parya85.persianblog.com

آره خیلی وحشتناکه!!‌s-: تازه بدترش اینه که طرف یادش باشه تو کی هستی و اسمت چیه!! ضمنا یه چیزی!ممکن نیست اون روزا دوباره تکرار شن ولی روزای قشنگتری می تونن باشن!! هممون دوست داریم دوباره به روای بچگیمون برگردیم ،برای هممون اون خاطره ها خیلی قشنگن ولی این دلیل نمیشه که الانم روزای خوبی نداشته باشیم! شاید چند سال دیگه هم حسرت حالا رو بخوریم!!!

بیتا یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 00:56 http://device.persianblog.com

اگه اون روزا همیشگی بودند هیچ وقت قدرشونو نمی دونستی و این قدر برات لذت بخش نبودند

میترا یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 19:04

dovmin bare nazar midam bad az yesal :))
khob azizam ba hasrat khordan hich vaght hich chizi nemishe...
adam bayad bekhad... to age bekhai mitoni roozaii hata behtar az roozaye kodaki dashte bashi... man hich vaght delam nemikhad bargardam be roozaye kodaki... hameye khatereham bade...vali bejaye inja neshestano hasrat khordan say kon jobran koni ... say kon yadet bemone... man daghihan hameye kodakimo yadame... az on moghe ke tonestam be khater besporam ;)vali kash yadam miraft
ghasdam nasiat nabod sorry

ّاها
میدونم نصیحت نیست
نیازی هم به نصیحت نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد