پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

ثریا

نمیدونم دنیا چرا اینجوری شده ؟
کی تو این موقع تابستون بارون میومد ؟
کی تابستون انقدر مزخرف بود ؟
بچه که بودیم انقدر حال میکردیم وقتی تابستون میشد . انگار میخوایم بریم جزایر قناری
انگار که همه چیز رو تو دنیا بهمون دادن ٬ خب نمیشه کاریش کرد . بالاخره باید زندگی کنیم .
چند وقت پیش یه فیلم دیدم آلمانی ساخته بودن درباره ی ایران ٫ اسم فیلم ثریا بود . یه فیلم که بازیگراش واقعا شبیه شاه و ثریا و اطرافیاش بودن . واقعا فیلم باحالی بود . حالا میفهمم که شاه چقدر آدم احمقی بود ٫ که ثریا رو ول کرد ٫ آره درسته هرکسی جای اون بود اینجوری میشد . ولی اگه من جاش بودم هیچ وقت کاری نمیکردم که تو این موقعیت قرار بگیرم . موقعیتی که بعد از فرار از کشور حتی سفارت ایران هم راش نده . موقعیتی که مجبور بشه ثریا رو که تو آلمان بزرگ شده بود ٫ اونجا درس خونده بود ٫ باباش کلی آدم حسابی بود و کلی هم خشگل بود رو ول کنه .
داداش ثریا تو گروه های طرفدار مصدق بود و ضد شوهر خواهرش میجنگید . کلی کارای ضد شاهنشاهی انجام داده بود . خب ٫ ثریا هم بهترین کار رو کرد و رفت . آدم کلی دلش میسوزه . 
بعد هم شاه رفت فرح رو گرفت .اگر شاه ثریا رو پیش خودش نگه میداشت و اونو ول نمیکرد هیچوقت به اون پیسی نمی افتاد ٫ ثریا واقعا یه سیاستمدار بزرگ بود که بار ها و بارها شاه رو از سقوط حتمی توسط توده ای ها و کمونیستها نجات داد . بار ها ثریا بود که جلوی مصدق رو گرفت تا شاه رو بیرون نکنه . اما شاه لیاقت داشتن اونو نداشت . بچه دار نشدن ثریا هم همش بهانه بود .
بی خیال نسبت به همه چی ٫ انگار ثریا رو دوست نداشت . 
خب ٫ تاریخ واسه من خیلی جالبه  . آخرشم ثریا تو همون شهر کوچیکی که زندگی میکرد تو آلمان مرد  سال ۱۹۹۴ .
نمیدونم ٫‌ چی میشه گفت ؟
توی این کوچه به دنیا اومدیم ٫ توی این کوچه داریم پا میگیریم ٫‌یه روز هم مثل پدر بزرگ باید تو همین کوچه ی بن بست بمیریم
صدای رود بزرگ همیشه تو گوش ماست
این صدا لالاییه خواب خوبه بچه هاست
تاریخ ایران آدم رو به گریه وا میداره
فکر نکنم دردناک تر از اون وجود داشته باشه





نظرات 3 + ارسال نظر
گل پسر پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 16:24 http://rafifar.blogsky.com

به نظر من این قضایا و جدا شدن شاه از ثریا زیر سر خواهر های شاه و به خصوص اشرف بوده است.
اگه رسیدی یه سری هم به من بزن.نظر هم یادت نره.
مرسی

ح پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 16:52 http://azadun.blogsky.com

سلام. زیبا بود. دستت درد نکنه!
http://azadun.blogsky.com

یاسر پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 17:48 http://manofereshte.blogsky.com

سلام. جالب بود. سر بزن اونورا پیش ما ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد