پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

مرگ

fuck you , shut the fuck up bitch
fucking you mother fucker
I hate you
I fuck you
shut you mounth

خدایا  چرا این کارو میکنی؟
چرا همه آدم های خوب رو میگیری؟
چرا جلوی ظلم رو نمیگیری؟
چرا تو هر گوشه ی این دنیا باید کثافت باشه ؟
چرا همه آدما چهره کثیف دارن ؟
خدایا چرا منو بوجود آوردی؟
من میخوام بمیرم
من میخوام برای همیشه بیام پیشه تو که ببینم اوجا چی کار میکنی؟
شاید من یه آدم احمقم
شاید یه دیوونم که به تو این حرفا رو میزنم
خدایا برای همیشه
برای همیشه
دیگه هیچی برام احمیت نداره
دیگه برام هیچی احمیت نداره
میخوام بمیرم
میفهمی ؟؟؟؟
چه کسی میتونه من رو از این دنیا ببره ؟
خدایا برای همه چیز که به ما دادی ازت متشکرم  اما من دیگه نمیخوام زنده بمونم میخوان آزاد بشم
لطیفه جان هممون برای سلامتی مادرت از خدایی که قبول داریم میخوایم که هرچه زودتر حال مادرت خوب بشه
از ته قلبمون براش آرزوی سلامتی میکنیم
برای همه ی مادر های دنیا
شاید این یادداشت من آخرین یادداشتم باشه
نمیدونم
باور کنین نمیدونم
نظرات 1 + ارسال نظر
خودم سه‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 21:03

بیااینم از این ورژن جدید بلاگ سکای
به همه تبریک گفته
و

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد