پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

پسری با کفشهای جردن

نوشته های قدیمی کیان...

مرد افسانه ای قرن بیستم

مردی بزرگ در تاریخ جهان
مردی شجاع و دلیر و واقعا مرد
مردی که تمام عمرش رو برای جنگ با دیکتاتوری که دست نشانده ی آمریکا بود جنگید و در آخر هم توسط سازمان جاسوسی آمریکا کشته شد.
ارنستو گوئه آرا دو لا سرنا ملقب به ارنستو چه گوارا در چهارم ژوئیه ی ۱۹۲۸ در روزادیو آرژانتین متولد شد . او فرزند یک مهندس ایرلندی و یک زن اسپانیایی بود.

بعد گزراندن تحصیلاتش در دبیرستان در سال ۱۹۴۱ شروع به آموختن زبان های فرانسوی و اینگلیسی کرد و سپس به رشته ی پزشکی روی آورد . بعد از گزراندن این تحصیلات با عقیده ی کمونیستی به مبارزه علیه حکومت دیکتاتوری آن زمان کوبا پرداخت و همیشه در تمام جنگ هایش به صورت چریکی بود . او همراه فیدل کاسترو توانست کوبا را آزاد کند ولی هیچگاه به گرفتن پستی در حکومت دست نزد بلکه همیشه میگفت : حکومت در دست انسان های پست است .

 سپس برای آزادی پرو به آنجا رفت و برای آزادی جنگید تا بلاخره توانست آن حکومت دیکتاتوری که توسط آمریکا اداره میشد را از بین ببرد .در این جنگ ها با پرستاری که به پانسمان بدن اون میپرداخت ازدواج کرد . این مرد افسانه ای آمریکای جنوبی مردی بود که تمام دنیا رو به لرزه در آورد . بعد از این آزادی پرو و کوبا به کنگو سفر کرد و تا آخرین لحظه در میدان جنگ بود . با اینکه تمام دوستانش در این جنگ کشته شدند اما تنهای تنها به میدان رفت و تا آزادی کنگو هم جنگید . و سپس به بولیوی رفت . او با گروهک های  چریکی که ساخته بود توانست قدرت بزرگی بدست آورد و در بولیوی هم به جنگ پرداخت . اما چون آمریکا میدید که این مرد تمام کشور های تهت استعمارش را آزاد کرده برای همین گروهی از ماموران سیا را برای از بین بردن او به بلیوی فرستاد . در هشتم اکتبر سال ۱۹۶۷ در بولیوی یک گروه رنجر آموزش مخصوص دیده از طرف آمریکا با یک واحد چریکی که محاصره شده بودند درگیر شد . بعد از یک جنگ وحشتناک موفق شدند چه گوارا (‌رهبر گروهک ) را دستگیر کنند . سپس او را به نزدیک ترین دهکده به نام «هیگواراس» برده و بعد شکنجه هایی که برای گرفتن بازجویی بر روی وی یعنی چه گوارا انجام آوردند در حدو.د ظهر همان روز تیری به قلب وی شلیک کردند و این لحظه آخرین لحظه ی عمر این مرد بزرگ در دنیا بود .جسدش به پایه ی یک هلیکوپتر بسته شد و به نزدیکترین شهر بردند و به مردم و خبر نگاران آشکار شد.

وقتی برادر چه گوارا برای شناسایی جسد وی آمد به او گفتند که سوزانده شده . و از او خبری نبود تااینکه در سال ۱۹۹۷ مسئولین کشور بولیوی خبر دادند که حاضرند جسدش را به خانواده اش تحویل دهند جسدی که در باند فرودگاه پنهان شده بودو در خیال اینکه کسی چه گوارا را نمیشناسد و افسانه ی او تمام شده است . ولی حقیقت جای دیگری بود و آن ...
***
من واقعا این مرد رو ستایش میکنم مردی انسان . واقعا برای این مرد اشک در چشمان انسان جمع میشه . با اینکه هم اکنون حکومت کوبا هم به حکومتی دیکتاتوری تبدیل شده اما افسانه ی این مرد که همیشه میگفت : حکومت در دست انسان های کثیف هست . همیشه باقی ماند. پمبو که یکی از نزدیکترین دوستان چهگوارا بود میگفت :‌اگر در دنیا فقط کمتر از تعداد انگشتان یک دست مردانی مثل چه گوارا بودند شاید کره زمین به شکل دیگری بود.
واقعا جای تاصف داره که مردم ما این مرد بزرگ رو نمیشناسن. نمیدونم چرا . وقتی که از یکی میپرسم آیا چه گوارا رو میشناسی همیشه به من جواب دادند که او که بود ؟
واقعا او که بود؟ آیا مردی نبود که قابل ستایش هست؟ آیا مردی نبود که جان خودش رو برای مردم رنج دیده ی آمریکای جنوبی فدا کرد؟
واقعا من برای این مرد اشک میریزم.

و واقعا میتونم بگم که من حاضرم جان خودم رو بدم تا مردم ایران این مرد رو بشناسند.
مردی که فراتر از یک انسان بود.
او نمونه ای از  حسین (‌ع ) در اسلام و کاوه ی آهنگر در ایران بود اما در قرن ۲۰
واقعا نمیدونم چهجور باید از اون بگم
این بیوگرافی او بود اما بسیار مختصر بود و اگر بخام که کام بنویسم شاید تمام صفحه های این وبلاگ رو اشغال کنه. اما خواهش میکنم ازتون این مرد رو بشناسید و حتما کتاب های مربوط به او رو مطالعه کنید تا با او آشنا بشین.
 
میتونید به این کتابها مراجعه کنید :
۱. زنده باد چه گوارا
۲. خاطرات جنگ های رهایی بخش کوبا ٫ چه گوارا ۱۹۵۶-۵۸
۳. in side of che guevara
4.popbo : A man of che's
۵. پومبو به ما میگوید : چه گوارا

نظرات 4 + ارسال نظر
لیدا سه‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 23:15 http://ahah.blogsky.com

آهنگت نم آید

مریم چهارشنبه 25 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:18 http://b4u.blogsky.com

چنین مردان بزرگی بسی مایه مباهات دنیا هستند
راستی از گروه چه خبر

گمنام ترین ساکن دهکده چهارشنبه 25 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:16 http://gomnaam.blogsky.com

سلام. می بینم که انقلابی شدی حسابی !!! بابا من دارمتوتردXد می میرم اونوقت شما ...!! زنده باشی !!!!

نارسیسس پنج‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 00:11 http://narsiss.prdianblog.com

سلام اگه اشتباه نکنم خوندم که ۱۵ سالته ..مرحبا به اینهمه اطلاعات نوشته هاتم خیلی جذاب و نو هست ادامه بده با ارزوی موفقیت برای تو پیش منم بیا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد