-
so hot in whisper
یکشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1383 19:27
هیچ کس نمیدونست تو ذهنش چی میگذره ٫ هیچ کس نمیدونست که چی داره با خودش میگه ٫ هیچ کس نمیدونست واسه چی ناراحته ٫ یه آهنگ آروم تو واکمنش بود و داشت با اون زمزمه میکرد ٫ فقط جلوی پاش رو میدید ٫ یه لحضه کلاهش رو درست کرد ٫ کلاه سوی شرتش رو کشید رو کلاهش و به راهش ادامه داد نیمدونست کجا میره و واسه چی میره ٫ هیچ چیز...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 19 اردیبهشتماه سال 1383 18:11
وای نمیدونین چقدر خوبم دیوونه هم خودتی مرتیکه کی میدونه دارم نیو یورک تایمز رو میخونم امینم گوش میدم اونم چی ؟ lose yourlesf come on ها ؟ فکر میکنی چیو دارم میبینم ؟ عکس های شکنجه عراقیا توسط آمریکایی ها fuck
-
mutherfucker life
دوشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1383 20:59
میخوام دیگه هیچکس اینجا رو نخونه همتون گم شین حوصله ی هیچ کدومتونو ندارم فقط میخوام تنها باشم تنهای تنها آره دیوونه شدم ٫ به مرز جنون رسیدم میخوام داد بزنم تا اون ور دنیا عاشق جیغای evanescence شدم عاشق فریاد شدم عاشق این شدم که برم خودمو از بالای یه ساختمون ۲۰ طبقه بندازم پایین آره میخوام خودم رو بکشم می خوام همرو...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1383 23:16
کجایی ؟ نمیدونی جقدر دلم برات تنگ شده یه دنیا ؟ یه دنیا خیلی کمه چقدر آشغال دارم میمیرم از سر درد کجایی ؟ هیچ کس خونه نیست ؟ دلم برات تنگ شده شاید این دیوارمه که بین ما فاصله انداخته دوست دارم حتی از اینجا از این دورا
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1383 20:47
fuck off
-
king of hell
دوشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1383 22:18
بدون روح حتی میخواد نفس بکشه آخرین نفس برای همیشه برای زندگی بی معنی و پوچ دنیا برای خدایی که دوستش داره اما نمیدونه کجاست برای اون کسی که همیشه میخواست بقلش کنه اما هیچ وقت وجودش رو حس نکرد و وقتی که تازه احساس میکرد کجاست از دره با صدای جیغش میوفته تو دریا آره همش یه رویا بود اما اون دیگه بر نگشت چون به دریا پیوست و...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 5 اردیبهشتماه سال 1383 19:06
دلم یه دنیا تنگ شده
-
الحسین الپشمالوا
سهشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1383 19:28
این کیه ؟ بقال سر کوچه ؟ یا ملاعمر که هیچ کس قیافش رو ندیده ؟ یا اینکه بچه ی زن راننده تاکسیه سر خیابون با میمون همسایمون ؟ یا شایدم پسر عموی بچه ی مکانیکیه تو میدونه ؟ نه فکر نکنم ٫ احتمالا تارزانه ای خاک تو سرمون کنن این که حسین پشمالو خودمونه ٫ همیشه تو مسجد نزدیکه میدون تلپه نمیدونم چرا از مسجد بیرونش نمیکنن ولی...
-
left behind
یکشنبه 30 فروردینماه سال 1383 15:18
Artist : Slipknot Song : left behind I know I know the faces that Have disappeared in time Find me wrapped in glass And slowly soaked in lime All my friends have pictures Made to make you cry I've seen this and wondered What I've done to Calcify (I ignore you) As I close my eyes I feel it all slipping away (I come...
-
اولین آجر دیوار پایان نا پذیر من
جمعه 28 فروردینماه سال 1383 09:36
باد از تو پنجره به صورتم میخوره اما این واقعیه ؟ یا اینکه چشم های ما به این دنیا عادت کرده خدا تو عدلی اما عدل کو ؟ تو نعمت دهنده ای اما نعمت کو ؟ تو صالحی اما صلح کو ؟ خدا کیه که داره عدالت میکنه ؟ کیه ؟؟؟؟؟ چرا نمیتونم حسش کنم ؟؟ چرا هیچ وقت جوابم رو نمیده چرا واسه من بی خیال شده ؟؟ عدالت کجاست که من نمیبینم ؟؟ دنیا...
-
کارگاه جوجه کشی
پنجشنبه 27 فروردینماه سال 1383 13:16
بهش میگم منو چند تا دوست داری ؟ میگه : ۸۰ تا میگم : جه جه ات رو چندتا دوست داری ؟ میگه : ۱۰۰ تا میگم : خاک تو سرت کنن که جوجه ات رو بیشتر از من دوست داری میگه : الاغ آخه ۸۰ تا که بیشتر از ۱۰۰ تاست رو دیوار مدرسه نوشته بود : هر ایمیل به motherfucker@US-bitchez.com برابر با استفاده رایگان ۱ سال از آب سرد کن بانک سر...
-
قلب آهنی من
یکشنبه 16 فروردینماه سال 1383 21:01
موهام زیر بارون خیس خیس خیس شده بود بدون اینکه تلاشی کنم و نذارم سرم خیس بشه موهام همونطوری که میخواستم حالت میگرفت ٫ با دستم موهام رو به طرف بالا دادم سیخ سیخ ٫ بدون فکر به طرف خونه راه افتادم ٫ بارون با باد تو صورتم میخورد هیچ کس خونه نبود اما تلاشی هم نکردم که وارد خونه بشم ٬ با همون لباسای خیس میرفتم و میرفتم بدون...
-
ظرف بستنی و ژله
جمعه 14 فروردینماه سال 1383 17:23
ماله ظرف بستنی و ژله روی میز یه مانیتور LCD قزضی یه سویشرت بوسینی آبی یقه اسکی گشاد یه شلوار لی یه ادیتور وبلاگ آهنگ crawling ماله LP سپس یه فریاد بلند با همزمان با داد chester که میگه : yeeeeeeeeeeeeeeeaaaaaaaaah از تو گلوم در میاد یه دختر که گوشه ی حموم نشسته داره گریه میکنه LP داره وسط یه اتاق که از بولرهای یخ...
-
از آرشیو های قدیمی خاک خورده « قصه ی مشهور شیرین و فرهاد »
سهشنبه 11 فروردینماه سال 1383 12:07
شیرین : خفه شو پدر سگ و فرهاد لیوان فرانسوری را پرت کرد به طرف شیرین ٫ شیرین سرش را پشت دستهایش پنهان کرد.لیوان خورد به دیوار و با صدای سختی شکست. شیرین فریاد زد : پدر سگ بی پدر مادر ٫ چرا سرویس لیوان منو ناقص کردی؟ فرهاد گفت : زنیکه ی.......... ! یه بار دیگه به پدر و مادر من فحش بدی ٫ زبونتو با دست هام میکشم بیرون....
-
علیرضا عصار
شنبه 8 فروردینماه سال 1383 18:59
تاریخ تولد : 4 بهمن 1348 محل تولد : شهر ری ، کوچه آبشار متولد در یک خانواده چهار نفری و فرزند ارشد سن شروع موسیقی : 5/5 سالگی اولین استاد پیانو : کاووس سمندر اساتید بعدی : شادروان جواد معروفی و استاد مصطفی پورتراب شروع فعالیت خوانندگی : نوروز 77 ، ترانه عیدانه با شعری از مولانا ، آهنگسازی علیرضا عصار و تنظیم فواد...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 5 فروردینماه سال 1383 18:07
شمال چقدر مزخرف بودا ٫ وقتی رسیدیم شمال فکر کردم وارد کویر لوت شدم ٫ جنگلاش کو ؟ دریاش کو ؟ کسی خونه هست ؟ آها هست تو راه یه تف انداختم از پنجره بیرون طالاپ چسبید رو شیشه ی یه ماشینه ٫ کلی بهمون فحش داد ٫ یه سگه گیر داده بود به من کلی حالمو گرفت در ضمن یکی از دوستام بهم گیر داده برو اسرائیل بعد مغزش پوکه که اگه برم...
-
مغازه گیتار فروشی
یکشنبه 2 فروردینماه سال 1383 09:08
خبر مهمی مربوط به عاشقان هنرمندان فوق جوات لس آنجلسی : حوضه ی علمیه ی رقاصی UCLA برنامه مخصوص مداحی توسط مداحان اهل بیت رقاصان رو توسط حاج ممل اندی ٫ حاج استاد شماعی زاده ٫ حاج منصور دیوونه و دیگر مداحان اهل بیت رقاصی در ۲۷ مارچ ( شنبه ) در آمفی تئاتر حوضه ی علمیه ی ucla واقع در دهات LA ( لس آنجلس ) واقع در توابع احمد...
-
نوروز
پنجشنبه 28 اسفندماه سال 1382 21:18
آخرین یادداشت سال ۸۲ رو با این کلمه شروع میکن سال آشغالی بود اما بالاخره گذشت به امیدروزی که من از تهرون خوشم بیاد به امید اینکه به بمب بخره وسط مغز اون کسی که ترافیک رو اختراع کرد تو تهران به امید اینکه مدرسه های کشورمون از آشغالی ٫ فساد ٫ گی بازی ٫... در بیان به امید اینکه یه fuck گنده بچسبه رو دهن آمریکای خبیس...
-
برهان خلف
چهارشنبه 27 اسفندماه سال 1382 10:29
دیشب چهارشنبه سوری بود ٫ کلی حال داد ٫ چنتا کپسول خورد زیر پام ٫ یه موشب سوتی رفت تو کتونیم و ... بالاخره کلی حال داد ٫ تو البرز نارنجک میترکوندن اندازه توپ فوتبال دو دستی پرتش میکردن . خیلی حال داد ٫ یه آتیش کنده درس کردیم و ... یه چیز باحال شنیدم و جلوی خودم اثباتش کردن ٫ داداشم میگفت استدلالش غلطه ٫ اما من با کسی...
-
چهارشنبه سوری
دوشنبه 25 اسفندماه سال 1382 22:29
پسرا : اولش با دختره آشنا میشن تو دل خودشون میگن : دلم تنگه برای با تو بودن ٫ نمیتونم بمونم بی وجودت یه مدت که میگذره برعکس میشه : آی امان امان امان کجایی دل بی وفا « دلم تنگه برای بی تو بودن ٫ میخوام بمیرم چون با تو هستم دخترا : همیشه این موجودات ۲ حالت دارن : احمق و کودن ٫ باهوش و احمق حالت اول این موجودات این...
-
یزید و شمر
شنبه 23 اسفندماه سال 1382 07:22
خدا یزید و شرم کثافت و لعنت کنه که باعث شد یه زیارت عاشورا بوجود بیاد دهن مونو سرویس کنه ٫ ایشالا ایشالا ٫ یرید مادرتو به خاک سیاه میشونم ٫ اینم عاشورای حسینی تو میدون محسنی به نظر شما این چه شباهتی به عاشورا داره ؟ مدرسه ما این هفته هتل بود ٫ شیشه شکوندیم ٫ چهار شنبه سوری گرفتی ( پیش پیش ) نیم کت آتیش زدیم ٫ به بانک...
-
stan
پنجشنبه 14 اسفندماه سال 1382 21:15
صدای بارون میاد ٫ صدای قدم تو بارون صدای یه دختر که زیر لب میخونه : My tea's gone cold I'm wondering why I.. got out of bed at all The morning rain clouds up my window.. and I can't see at all And even if I could it'll all be gray, but your picture on my wall It reminds me, that it's not so bad, it's not so bad.. صدای...
-
mother
سهشنبه 12 اسفندماه سال 1382 19:49
Artist : Pink floyd ? mother do you think they drop the bomb mother do you think they like the song mothe do you think they try to break my balls ooooooooooooooooha mother should I build the wall mother should I run for president mother should I trust the geverment mother will they put me in the firing line...
-
یه شب هزار شب نمیشه یه بوس هزار بوس نمیشه !!!
جمعه 8 اسفندماه سال 1382 18:31
همیشه یه وقت های هست که آدم احساس باخت میکنه ٫ احساس میکنه که ار بقیه عقبه شاید اصلا عقب نباشه ٬ شاید از خیلی ها هم جلو باشه اما باید ببینه که خودش رو داره با کی مقایسه میکنه ؟ برای همه میتونه خیلی چیزها جالب باشه ٫ میتونه احمقانه هم باشه ٫ من بعد از چند وقت فهمیدم که آدمایی که زیاد فکر نمیکنن احمق میشن ٫ نه که...
-
امینم و هیچی
چهارشنبه 6 اسفندماه سال 1382 22:00
هی fuck you jimmy to be the muthefucker from round the way خدا خدا خدا خدا منو ببخش من اصلا حالم ردیف نیست بابا ٫ کورس درس خوندم دارم روزی ۲ ساعت و ۴۵ دقیقه متمرکز تست و بد بختی و درس و مشق تازه میگن کمه !!!!!ْ دلم برای همتون تنگ شده بود مخصوصا تو خودت میدونی کیو میگم حالا چی بگم میگم که من این دو روزه عاشق بریتنی شدم...
-
I wanna get the mike shinoda's place in Linkin park band
پنجشنبه 30 بهمنماه سال 1382 15:54
او اولا وقتی با یه آدم آشنا میشی به این فکر میکنی که باهاش چه شباهتایی داری اما یه مدت که میگذره به این فکر میکنی که چی تفاوت هایی باهاش داری وقتی میری کوه اول به این فکر میکنی که چقدر سخته این همه راه رو بری بالا اما وقتی یه مدت میگذره تو این فکر هستی که او همه سختتر اینه که چجوری بیای پایین وقتی یه دوست دختر پیدا...
-
کرخت ( فراز یکم و دوم )
دوشنبه 27 بهمنماه سال 1382 19:31
یه اتاق تاریک و خالی فقط یه کاناپه هست و یه تلویزیون ٫ پسری متنفر از آدمای دنیا روی کاناپه نشست و با کنترل کانال های تلویزیون رو عوض میکرد ٫ یه کانال داشت آهنگ NUMB از LINKIN PARK رو نشون میداد ٫یه دختر تنها ٫دختری که همه بهش طعنه میزند ٫ تنهای تنها تو یه دنیای تاریک ٫ دیگه زمانی برای حس کردن گرمای زمین نیست ٫...
-
چستر بنینگتون
پنجشنبه 23 بهمنماه سال 1382 18:21
کی اینجا با numb حال نمیکنه ؟ همون دختری که کرخت شده بود ٫ تمام دنیا ازش متنفر بودن ٫ عاشق نقاشی بود و به کلیسا پناه برد ؟ I've become so numb I feel u there میخوام یه کم از چستر بگم چستر یه دوست دختر داره که به نظر من خیلی زشته ٫یه ماشین مک لارن بنفش خشگل داره که ۱ میلیون دلار پولشه ٫ توی اتاق اصلی خونش یه سیستم...
-
پرتقال کوکی
دوشنبه 20 بهمنماه سال 1382 17:38
آدم یه آدمه نه حیوون حیوون هم یه آدمه نه حیوون پس چه فرقی بین آدم و حیوون میکنه ؟ هیچ فرقی فقط آدم رو دو پا وای میسته حیوون رو ۴تا دست و پا چیه خیلی خودتو گرفتیا شاید از حیوون هم پست تر باشی همه ی ما همینجوری هستیم ۴ = ۲+۲ شرط میبندم که شعره نابخشودنی هستی میدونی کثافت دیوونه پرتقال کوکی دور شو آشغال تمام وجودت رو...
-
مترسک داره از سرما می لرزه
جمعه 17 بهمنماه سال 1382 19:15
یه شب سرد بود ٫ هیچ وقت به اون اندازه دلم نگرفته بود ٫فقط دلم میخواست تلویزیون ر از بین ببرم ٫ تازه میفهمم که چرا آدمایی که زندگیشونو پایه تلویزیون میگذرونن چقدر احمق هستن . تنهای تنها توی خیابونایی که فقط نور ماشینا روشنش نگه داشته بودند راه میرفتم ٫ فقط توی این فر بودم که خدا چرا منو به وجود آورد ؟ چرا دنیا انقدر...