-
خط موازی
دوشنبه 13 بهمنماه سال 1382 20:48
دو خط موازی زاییده شدند . پسرکی در کلاس درس آنها را بر روی کاغذ سفیدی کشید همانوقت بود که دو خط موازی همدیگر را دیدند و چشمشان یه یکدیگر افتاد ٫ و در همان یک نگاه کوتاه قلبشان تپید و مهر یکدیگر را در سینه جای دادند . خط اولی نگاهی پر معنا به خط دومی انداخت و گفت : ما میتوانیم زندگی حوبی داشته باشیم ... خط دومی از...
-
چت بازی
یکشنبه 12 بهمنماه سال 1382 23:01
بعد از سالها دارم کلیپ کرالینگ رو میبینم ٫ وای چه حالی به حالی میده ٫ امروز کارنامم رو گرفتم ٫ شاگرد زرنگ مدرسه ( حاجیت ) معدلش شده ۱۷ ٫ خیلی ضایع بازیه نه ؟ چت زدم خفن ٫ ریاضی شدم ۱۷ . امیدوارم با روزی ۱۵ مسئله حل کردن و انچمن زیاضی دانان جوان بتونم نمره هام رو خیلی بهتر کنم ٫ من درسای اصلیمو به غیر از عربی بالای ۱۹...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 بهمنماه سال 1382 17:51
سلام دلم براتون کلی تنگ شده بود و بالاخره هم بلاگ سکای درست شد هیچ جا بلاگ سکای نمیشه تو این مدتی که بلاک سکای خراب بود من یه وبلاگ با همین نام تو پرشین بلاگ ساختم اما هیچ جا خونه ی خودم نشد . واقعا دلم براتون تنگ شده بود راستی امتحانامونم تموم شد من بر گشتم با هزارتا حرف فعلا نمیتونم بیشتر از این بنویسم سهی میکنم...
-
آجری بر فراز دیوار - فراز هفتم
پنجشنبه 11 دیماه سال 1382 18:29
تو اتاق تاریک من ٫ یه شب تاریک دیگه صدای پیانو از توی کانال کولر شنیده میشه صدای تیک تیک ساعت کوکی ٫ یه مشت کتاب یه چراغ روشن ٫ نمیخوام زنده بمونم از من دور شین ٫ یه مشت آدم که ازم متنفرن پشت دیوار من هنوز دیوار نفرت من پر نشده میتونم از همه چی متنفر باشم هنوز کسی هست که منو دوست داشته باشه ؟ من دوستشون دام اما اونا...
-
نابخشودنی
دوشنبه 8 دیماه سال 1382 08:59
امتحانای ترم من شروع شده و درس خوندن هم شروع شده ٫ خیلی دلم میخواست الان برم بم ٫اما این امتحانای لعنتی نمیذاره ٫ وقتی زلزله رو شنیدم شکه شدم ٫ باورم نمیشد شهر به اون قشنگی که ۳ بار بهش مسافرت کردم با خاک یکی بشه ٫ اون ارگ تاریخی که بم رو مثل شیراز کرده بود مثل تخت جشید ٫ چه عظمتی داشت ٫ یا اون شهر قشنگش که همه...
-
break stuff
جمعه 5 دیماه سال 1382 16:34
"Break Stuff" Artist : Limp Bizkit Its just one of those days When you don't wanna wake up Everything is fucked Everybody sux You don't really know why But want justify Rippin' someone's head off No human contact And if you interact Your life is on contract Your best bet is to stay away motherfucker It's just one of...
-
کانتر سترایک
سهشنبه 2 دیماه سال 1382 17:50
تو یه برج بلند ٫ یه واحد که ۲۰ تا کامپیوتر توش هست با ۲۰ تا صندلی ٫ یه فضای تاریک که با نور مانیتور ها روشن شده ٫ پشت سیتم ها از بچه ۱۲ ساله تا ۲۲ ساله نشسته و دارن برای یه تورنومنت بزرگ تو نقشه ی موزه لحظه شماری میکنن ٫ یه گروه ۱۰ نفره تروریست میشن و یه گروه کانتر تروریست ٫ بقل هر میز یه جعبه ی خالی پیتزا با یه...
-
آجری دیگر بر فراز دیوار - فراز ششم
دوشنبه 24 آذرماه سال 1382 15:06
صدای گیتار آرامش خاصی بهم میده ٫ آسمون ابری داره نور رو میگیره ٫ هیچ کس خونه نیست صدای ویولون بهش اضافه میشه اما باز هیچ کس اینجا نیست ٫ صدای سقوط بمب ها روی سر مردم داره منو آزار ویده ٫ صدای گریه ی یه دختر بچه ٫ میخوام فریاد بزنم ٫ میخوام ترس رو از خودم دور کنم ٫ اما نمیشه ٫ صدای تلفن همینطور به صدا در میاد ٫ اما...
-
آجری دیگر بر فراز دیوار - فراز پنجم
پنجشنبه 20 آذرماه سال 1382 14:00
تو یه خواب راحت ٫ تو یه خونه قشنگ و گرم ٫ مثل یه بهشت تو هوای سرد ٫ یه جای راحت داری برای زندگی . هوا اونقدر سرده که تا مغز استخون نفوذ میکنه . آسمون قرمز تو یه شب تاریک . بیرون آسمون سیاه سیاه . مثل یه چیز که کل دنیا رو پوشیده باشه . کوه تاریک شده ٫ صدای سوز برف با صدای گیتار آکستیک قاتی شده ٫ احساس میکردم که...
-
جان لنون کشته شد !!!!
سهشنبه 18 آذرماه سال 1382 18:04
آسمون صاف صاف ٫ فقط یه صدا تو گوشمه ٫ صدای آهنگ imagne از بیتلز . حتی یه ابر هم تو آسمون نیست . وقتی کوه رو میبینم میخوام پرواز کنم اما تنها نیستم . امیدوارم که تو باهام باشی . زمانی که هیچ صدایی جز صدای پیانو نمیاد . آزادی برای همه ٫عدالت برای همه یوهــــــــــــو تو ممکن بگی من رویاییم اما من تنها نیستم hey jude ,...
-
دیوار فراز چهارم
جمعه 14 آذرماه سال 1382 00:18
ای کاش یه جایی رو داشتم که میتونستم برای خودم بلند بلند آهنگ گوش بدم و بخونم بدون اینکه کسی بهم حرفی بزنه ای کاش میتونستم برم یه جایی که جز طبیعت سرد و سبز چیزی نباشه ای کاش میتونستم تنهای تنها زندگی کنم کاش میشد تما شهرای این کره مزخرفی رو زیر پام له کنم کاش میتونستم تمام اون آدمای احمق رو لایه دیوار نفرتم جا بدم کاش...
-
دیوار - فراز سوم
سهشنبه 11 آذرماه سال 1382 13:52
صدای بارون توی گوشم میپیچید یه دیوار بلند پیش رو یه سنگر نا امیدی به دنبال نشانه ای از آزادی سوز سزما به دنبالم اومد تا برای آخرین بار بتونم آزاد نفس بکشم پایان نزدیک بود اما نه برای یه سرباز نه برای یه دانش آموز نه برای یه نو جوان همه چیز می قصید احساس باد شمال فقط برای همیشه تلاطم دریا رو میخوام میخوام تو دریا شنا...
-
چند سخن پند آموز
یکشنبه 9 آذرماه سال 1382 21:00
معمولا آدما واسه چی خود کشی میکنن ؟ مسئاله ای که ذهن منو مخدوش کرده . به نظر من بدلیل اینکه احساس کمبود عشق میکنن . احساس اینکه برای جامعه بی فایده هستند و خیلی چیز های دیگه اما این مسئاله فراتر از این چیزاست به نظر من نویسنده که زیر دست این سردبیر پوسیدم خود کشی اصلا چیز بدی نیست ببینم آخه انسان عاقل تا این حد که...
-
ها چرا اینجوری نیگاه میکنی ؟
جمعه 7 آذرماه سال 1382 17:27
اگه به من بگن بین خیابون پاسداران و خیابون جردن کدومو انتخاب میکنی؟ منم میگم بیلاخ چرا ؟ چون من تو ماه رمضون یه روز هم روزه نگرفتم . واسه همین میخوام برای اینکه هر هفته یه مشت ابر میاد بالای سر تهرون و یه قطره آب نمیاد پایین روزه سیاسی بگیرم . حالا چرا روزه سیاسی ؟ چون اگه آمریکای جهان خوار پدر سوخته دست از سر ایران...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 1 آذرماه سال 1382 20:24
دیگه کم کم این داداش ما هم داره میره ممممممم تو فکر این باشم که دیگه داداشم پیشم نیست یا تو فکر اینکه یه اتاق دیگه هم تو سند خونه به اسم من میشه یا اینکه یه خط و یه گوشی موبایل ماله من میشه ؟ تو فکر این باشم که پوستر the doors ماله من میشه ؟ یا اینکه کامم ۱۰۰ ٪ به اسم من بشه ؟ شایدم هرچی کتاب داره ماله من میشه به هر...
-
behind blue eyes
چهارشنبه 28 آبانماه سال 1382 17:56
مممممممممممممم چطورین ؟؟؟؟ از شنبه امتحانای نیم ترم شروع میشه راستی ٫ کی کلیپ جدید behind blue eyes لیمپ بیزکیت رو دیده ؟ خیلی آهنگه توپیه برخلاف تمام آهنگای لیمپ ٫ این یکی یه آهنگ آروم با صدای ناز یه گیتار اکوستیکه ٫ وااااااااااااااااااااااای اوه کی کلیپ جدید numb لینکین پارک رو دیده ؟ خبر ندارین ! لینکین پارک برای...
-
سربازی در باران
جمعه 23 آبانماه سال 1382 17:30
منو به یاد نیاوردی اما همیشه جلوی چشم هام بودی یه دروغ بزرگ جلوی چشمام بود اما کی میتونه رویای منو زنده کنه ؟ حاضرم همه چیزم رو بدم تا پیدات کنم دستم رو حس کن ولی این آخرین لحظه بود دیگه وقتی برای زندگی نمونده جهنمی که آتیش توش مثل هوا همه جا رو گرفته چشک هات رو ببند یه رویا میخوام کنارم باشی مجبورم حست کنم باورت...
-
I'm Shady
یکشنبه 18 آبانماه سال 1382 15:26
هی برو بچ رپ بیا بالا به کی قسم بخورم ؟ باور کنین این مدرسه اصلا وقت هیچی نمیذاره این اکانت اینترنت هم که پولو گرفته مارو دودر کرده تازه کلی درس و مشق هم مونده که باید اونارو انجام بدم باید از چند تا از دوستای خوبم هم معذرت بخوام از شما ها که میان اینجا وبلاگ منو میخونین از یاسی ٫ شایا ٫ و همه بقیه برو بچ نمیدونم...
-
گناهکار
دوشنبه 12 آبانماه سال 1382 16:01
همیشه موقع بارون دلم می گرفت دوست داشتم واسه خودم برم بیرون تو خیابون ٫ یا کنار کوه راه میرفتم وقتی بارون میومد احساس آزادی میکردم احساس زمانی که یه پرنده از تو قفسش بیاد بیرون اما احساس پرواز رو هیچ وقت نداشتم زمانی که از دنیا رها بشم هر گوشه دنیا نمادی از زشتی هست تو خیابون که راه میری سرنگ های هروئین یا اینکه شیشه...
-
آسمون آبی
یکشنبه 4 آبانماه سال 1382 18:19
به سوی آزادی سوی روزی که دنیا برای همیشه آزاد بشه به سوی روزی که پژواک آزادی در زمین زده بشه بسوی روزی که وقتی برف سفید از آسمون آبی من بباره روزی که بتونم بارون رو به همون رنگ خودش ببینم به رنگی که هیچ وقت ندیدمش روزی که بتونم دنیا رو رنگی ببینم سبز ٫ آبی ٫ نارنجی زمانی که بتونم راحت نفس بکشم و زمانی که پرنده ها رو...
-
پژواک
پنجشنبه 1 آبانماه سال 1382 19:15
در تاریکی از شب ٫ در سکوتی خالی ٫ پژواک صدای زنگ کلیسا در انتظار کسی که بتونه صداش رو بشنوه یه دختر تنها تو یه اتاق خالی یه اتاق که به غیر از تاریکی و صدای پژواک هیچ چیزه دیگه ای نداره همه راه ها به نفرت ختم میشد و پایان نزدیک بود غروب خورشید بر چهره اش پرده افکند همه چیز تاریک بود دنیا رو به پایان میرفت و غروب چشم...
-
shut up , just suck up
دوشنبه 28 مهرماه سال 1382 15:14
خوک های بالدار هی خفه شو ها ها ها ٫ میخوام خفت کنم عوضی اوووووووووووووووه هی تو وایسا میخوام مثل پرنده بزارمت تو قفس خوک کثیف خوک مرد احمق مثل همیشه سرت تو آخوره آشغالته ها ها ها ها دارم از خوش حالی میمیرم وقتی ۳ تا خوک جورواجور رو میبینم هی تو دارم از خنده خفه میشم وقتی میبینم دستت رو رو قلبت گذاشتی میتونی صدای منو...
-
در انتظار کرم ها
پنجشنبه 24 مهرماه سال 1382 21:05
یه ٫ دو ٫سه ٫ آهان اوووه ٫ هر چقدر هم که تلاش کنی دیگه نمیتونی منو بگیری بدرود ٫دنیای ظالم تموم شد بگذر اینجا در انباری پشت دیوارم نشسته ام در انتظار آمدن کرم ها اینجا در انزوای کامل پشت دیوارم در انتظار آمدن کرم ها نشسته ام در انتظار بریدن درختان خشک در انتظار پاک کردن شهر در انتظار دنبال کردن کرمها در انتظار...
-
بیلاخ
سهشنبه 22 مهرماه سال 1382 20:44
ایول بابا ٫ حال کردم آلمان همیشه اوله همیشه هم اول میمونه چه تو فوتبال چه تو تنیس قهرمانی تیم فوتبال زنان آلمان رو برای سومین سال پیاپی در جام جهانی فوتبال زنان تبریک میگم . ولی واقعا تیم فوتبال زنان آلمان اگه با تیم فوتبال مردان آلمان مسابقه بذاره قول میدم زنا سوسکشون میکنن . اینم یه کم تریپ فمینیستی که دخترا حال کنن...
-
مارشال همیشه شاه رپ باقی خواهد ماند
یکشنبه 20 مهرماه سال 1382 13:30
مارشال بروس مدرز- Marshall Bruce Mathers - در 17 اکتبر1973 در کانزاس سیتی میسوری -آمریکا- چشم به جهان گشود پدر او حتی قبل از آنکه بدنیا بیاید مادرش را ترک کرده بود. مدرز دوران کودکی خودرا در فقر گذراند. تا زمانیکه او نتوانست کلاس نهم را به پایان برساند. این دلیل خوبی بود تا مدرز تمام نیروی خودش را صرف رپ خواندن کند....
-
برای همیشه پیشم بمون
جمعه 18 مهرماه سال 1382 18:52
صدای زنگ زمین بازی مدرسه باران ابر ها میاد که بازی کنه گریه نکن کی بود که همیشه میخندید ؟ کی بود که همیشه شاد بود ؟ کی بود که همیشه دوست داشت اطرافیانش رو دوست داشته باشه اما اون آدم دیگه هیچ کس رو دوست نداره جز یه نفر اونم آدمیه که همیشه به حرف دلش گوش میکرد صدای آهنگ hello از evanescence همه جا رو گرفته بود جای ۳ تا...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 17 مهرماه سال 1382 21:52
به اون خدای خودم که دوستش دارم کمکم کن خواهش میکنم بهت نیاز دارم کمکم کن
-
rape me
چهارشنبه 16 مهرماه سال 1382 22:25
سربازی خسته که از جنگ بازگشته بود ٫ در انتظار این که دوست دخترش او را در آغوش کشد اما هیچ چیز جز یه سلام سرد برای او باقی نماند . سربازی که سالها برای مردمش جنگید برادرانش را از دست داد و برای همیشه به سر زمینش بازگشت . سرباز دستان دخترک را گرفت او را در آغوش کشید . اما او سرباز را پس زد و به سوی کلید اتومبیل رفت آن...
-
you were always on my mind
سهشنبه 15 مهرماه سال 1382 20:53
زندگی یه دروغه بزرگه دروغی که توش آدمها رو گنجوندن دروغی که آدمای احمقی رو توش گذاشتن آدما پست فطرت من رو به زندگی بر گردون فقط دهن گندت رو ببند آدمه هرزه دنیا یه جایه فقط برای زندگی کثافت ها زندگی آدمهای هرزه زندگی برای موجودات مزخرفی مثل شما آدما آدمای کثیف از اطرافم گم شید برید یه جایی که دیگه بر نگردید مثل سگای...
-
the man with nothing to cross
یکشنبه 13 مهرماه سال 1382 21:52
مردی تنها که در تنهای خود غرق شده بود مانند کوهی بلند مثل ابری سیاه و مردی که هیچ چیز برای از دست دادن نداشت بر شاهراهه مرگ قدم گذاشت تمام آنچه داشت فقط یک کلت برتا بود که همین اسلحه به او جانی برای انتقام داده بود انتقام از تقدیر مردی که اسلحه اش بجای او حرف میزد مردی که تمام زندگی او تقدیر بود چهره ای پر از نفرت the...