نا بخشودنی
دیگه نمیتونم تورو ببخشم
تو منو تنها گذاشتی ٫ تنها تو یه دنیا ی خائن
همیشه دوستت داشتم اما تو برای همیشه منو ترک کردی
و برای همیشه به زمان پیوستی.
وقتی دست گرمت رو حس میکردم احساس میکردم تمام دنیا مال منه .
وقتی سرت رو رو شونم میگذاشتی هیچ چیز جز امید توی دلم نبود.
و وقتی منو تنها گذاشتی یه چیز ازت به یادگار مون و اون هم عکی هات بود که کنار نوشته هات توی دفتر خاطراتم بود. خاطراتی از نفرت . نفرت از جنگ ٫ نفرت از دنیا ی خائن ٫ نفرت از ماشین ها و دوست داشتن برف های سفید ٫ دوست داشتن همیشه ی آسمون آبی ٫ دوست داشتن گل های رز . ولی دیگه کنار من نیستی که همیشه مثل تو سبز باشم ٫ دیگه کنارم نیستی که اگه دلت میگرفت از خاطراتت میگفتی ٫ از خاطراتی که دونه دونه توی دریا ی دلت گم شد اما تنها. و چرا منو با این دنیا تنها گذاشتی ٫ منو با آسمون آبی با گل های رز با ویولونت تنها گذاشتی و چرا ؟ چرا؟
و همه ی خوبی ها من رو تنها گذاشتن.
و چرا؟
سلام ! یه ساعت طول می کشه تا آدم اون نوشته های بالا رو بخونه ! ولی عکس های بچگیتون خیلی باحاله ! :)
به عنوان یه نوجوان خوب مینویسی....
موفق و پر بیننده باشی ....
شاید جهت حمایت از نسل نوجوان بهت بلینکم .....
به وبلاگ من هم سر بزن!!!!!ok
سلام دوست عزیز..............خوبی عمویی............آقا فعلا باید بیشتر مطالبت رو بخونم ............خوش باشی.....بای
مرسی عمو جون
واقعا باید به نسل شما افتخار کرد .
امیدوارم توی همه مسائل مثل وبلاگ نویسی موفق باشی .
سلام
مرسی از لطفی که نصبت به ما داری مرسی مرسی مرسی
راستش چون سعت نت کم بود نتونستم وبلاگت رو ببینم وگر نه حتما میام و یه نگاه میندازم.
مرسی از نظر لطفت ولی برای من یه سوال پیش اومد .
دلیل اینکه به ما باید افتخار کردم چی هست؟
ممنونم ازت
منتظر جواب شما هستم
دوستدار شما پسری با کفشهای نایک
شما دوست عزیز به وبلاگ "جنبش مقاومت ایران جاوید" لینک شدی
با آرزوی استواری گام شما در راه آزادی میهن اهورایی
سهیل
سلام دوست من دلت خواست لینکتو بزار اینجا