شمال چقدر مزخرف بودا ٫ وقتی رسیدیم شمال فکر کردم وارد کویر لوت شدم ٫ جنگلاش کو ؟
دریاش کو ؟
کسی خونه هست ؟
آها هست
تو راه یه تف انداختم از پنجره بیرون طالاپ چسبید رو شیشه ی یه ماشینه ٫ کلی بهمون فحش داد ٫ یه سگه گیر داده بود به من کلی حالمو گرفت
در ضمن یکی از دوستام بهم گیر داده برو اسرائیل بعد مغزش پوکه که اگه برم اسرائیل دیگه نمیتونم برگردم ایران
جدا کسی تا حالا صحیونسیتی فکر کرده ؟
الانم تازه از خواب بلند شدم ٫ حوصلم سر رفته ٫ ...
الان فعلا اصلا حالم خوب نیست
داشتیم میرفتیم زیر چنتا کامیون و اتوبوس اونم تو تونل ٫ تقریبا تازه حالم برگشته سر جاش
موقعیکه داشتیم میرفتیم زیر کامیونه تو تونل به همه گفتم : همه خداحافظ
شاید با فاصله ی ۱ متری شاخ به شاخ جلوی کامیونه که تو لاین ما بود ماشین وایساد
اه
فعلا بای
سلام
عید شما مبارک . ما از وبلاگ میکرون مزاحم میشویم وبلاگ خوبی دارید میخواستیم نظر شما را در مورد تبادل لینک . بدانیم لطفا در صورت توافق در قسمت نظرات وبلاگ به ما اطلاع دهید امید واریم خوش بگذره
با تشکر ( مدیریت میکرون )
بای
آره؟
می تونم درکت کنم چی میگی
سلام
خوب شد زنده برگشتی.لازمت داریم.
تازه نوشتم.یه سر بزن!!
عین این جینگل مستونا.وبلاگ بسیار زیبایی داری!! اما جدی مطلب پائینیت خیلی خوب بود.
سلام خسته نباشی؟ عزیز من لینکت رو گذاشتم شما هم لطف کن بزار قربونت علی
هنوز زنده ای ؟؟ مسافرتاتم اکشنه ها ! خوب می شی :دی