همیشه موقع بارون دلم می گرفت
دوست داشتم واسه خودم برم بیرون
تو خیابون ٫ یا کنار کوه راه میرفتم
وقتی بارون میومد احساس آزادی میکردم
احساس زمانی که یه پرنده از تو قفسش بیاد بیرون
اما احساس پرواز رو هیچ وقت نداشتم
زمانی که از دنیا رها بشم
هر گوشه دنیا نمادی از زشتی هست
تو خیابون که راه میری سرنگ های هروئین
یا اینکه شیشه الکل
حالم دیگه از این دنیا به هم میخوره
همیشه عاشق بارون بودم
بارون حسی رو به من میداد که انگار دیگه زمین هم با هم هم صدا شده
اما هر وقت بارون تموم میشد دوباره از دنیا متنفر میشدم
انگار گریه ابر ها بهم آرامش میده
مثل یه گناهکار که برای آزادیش دست به هر کاری میکنه
مثل یه میدون جنگ
مثله یه روبات
حالم از اینکه ماشینا برف سفید رو گل میکردن به هم میخورد
اما دیگه هیچ چیز برام احمیت نداره
هیچ چیز برام احمیت نداره
فقط میخوام با خودم بلند بلند غزل Let it be بیتل ها رو بخونم
When I find myself in times of trouble
Mother Mary comes to me
Speaking words of wisdom, let it be.
And in my hour of darkness
She is standing right in front of me
Speaking words of wisdom, let it be.
Let it be, let it be, let it be, let it be.
Whisper words of wisdom, let it be.
Let it be ! Let it be ! Let it be
نمیدونم چی بگم منم مثل تو همیشه وقتی بارون می یاد میرم زیرش اشکام باهاش همراه میشه
ولی هیچ وقت منو با خودش نمی بره
من عاشق بارونم منو یاد خیلی چیزا میندازه راستی به منم سر بزن دوست خوبم
خیلی زیباست:)
سلام آقا گله کم پیدایی
بیخیال بابا
فکرشو نکن (;
خیس نشی
salam haletoon khube man kheili az web loge shoma estefade kardam vaghean lezat bordam ham az designesh ham az matnesh....lotfan be web log man va doostam ham sar bezanid vaghean khoshhal misham...mamnoon misham yek donya :) ~Neda
بابا تو و یاسی جدا گل کاشتید با این نوشتنتون
یاسی که ۱ سال یه بار می نویسه تو هم که ۲ سال یه بار موردم انقد زیر بارون موندم یه چیزی بگو فعلا بای تا بعد:D